با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار پایگاه تخصصی امام حسین علیهالسلام کربوبلا قرار دادید. شنیده شده شما و عدهای دیگر از مبلغان مردمی نسبت به تأسیس یک گروه مردم نهاد تبلیغی اقدام نمودهاید. از آنجا که جنابعالی مسئول این گروه تبلیغی خودجوش با نام حضرت بقیه الله (ع) هستید بفرمایید انگیزه شما از تاسیس چنین فضایی و وجه تسمیه این گروه چه بوده است؟
بنده از همان اوایل طلبگی تبلیغ را به طور جدی شروع کردم، کارهای فرهنگی و کارهای قرآنی داشتم و با حضور در مدارس نیز کارهای اجتماعی و تبلیغی داشتم. الان هم که در خدمت شما هستم به عنوان مسئول گروه تبلیغی بقیه الله (ع) هستم و یک مؤسسه قرآنی به نام مؤسسه قرآنی اسرا نیز داریم و در آن نیز مشغول کارهای فرهنگی هستیم. ضمن آنکه خدمات تبلیغی و اجتماعی هم دارم، برنامههای فرهنگی در بعثه حج و عتبات اجرا میکنم و پیش از آنکه خود نیز گروه تبلیغی تشکیل بدهیم در جاهای مختلف فعالیت میکردم.
چند سالی هست که در کشور بحمدالله گروههای مردمی به صورت بومی از دانشجویان و طلاب تشکیل شده و حرکتهای اجتماعی و ساختار ساز تبلیغی علمی و پژوهشی صورت میگیرد. گروههای مردمی بزرگ و کوچک؛ بی ریا و مردم نهاد به صورت یک مجموعه شکل میگیرد و کارهای مردمی را انجام میدهد و ما هم به لطف خدا این کار را سال 94 شکل دادیم و از یکی از گروههای این چنینی شدیم.
وجه تسمیه این نام این بود که خود حقیر و دوستانمان که هسته اولیه گروه را تشکیل داده بودیم معتقدیم لازم است امام زمان (ع) عنایتی بکند و خدا قبول کند تا بتوانیم در مسیر صحیح قرار بگیریم. با آن نام فعالیتهای اجتماعی و تبلیغی خودمان را پی بگیریم و مسیر را گم نکنیم.
به نظر من هر کسی وظیفه مهمی که به عهده دارد این است که زمینهساز حکومت جهانی حضرت حجت باشد به همین دلیل معتقدم طلبه و مبلغ راستین باید مددکار اجتماعی نیز باشد. برای تبلیغ لازم است فعالیتهای مددکاری و خیرخواهانه و اجتماعی نیز باشد ما فقط نباید به یک به اسم اکتفا کنیم.
از نظر روایی، روایات ما، سیره اهل بیت (ع) اینگونه است که اگر فردی عزیزی را از دست میداد یا آسیب روانی به او وارد میشد از لحاظ روحی، اجتماعی آن بزرگواران به کمک وی اقدام میکردند. وقتی ما این روایات را میخوانیم متوجه میشویم که مددکاری اجتماعی نیز وظیفه یک مبلغ هست و لازم است در جامعه حضور داشته باشیم.
به قول مولوی:
نام فروردین نیارد گل به باغ ... شب نگردد روشن از اسم چراغ
نباید ما به حرف اکتفا کنیم. تبلیغ دین زمانی موثرتر و لذتبخشتر است که با عمل و خدمت به مردم همراه باشد. اگر بنا است هر کاری را انجام بدهیم این کار باید طوری باشد که مردم بعد از انجام فعالیتهای ما نسبت به دین و امام زمان و تشیع اشتیاق پیدا کنند.
شما چندین بار در نقاط زلزلهزده و محروم حضور یافتهاید و بین آسیبدیدگان به فعالیتهای شاد و برگزاری مسابقات و بازی با کودکان پرداختهاید. به عنوان یک مبلغ دینی بفرمایید این فعالیتهای متفاوت تبلیغی در تقویت اندیشههای دینی چه تاثیراتی دارد و آیا تا کنون نتایجی از روش نوین خود گرفتهاید؟
بله ببینید ما اولا به عنوان یک انسان وظیفه داریم که اگر کسی در جایی آسیب جسمی، روحی یا روانی یا مالی دیده باشد به مدد او بشتابیم. این تفسیر هل من ناصر ینصرنی امام حسین (ع) است.
به این عنوان که بنی آدم اعضای یکدیگرند، لازم است با خود فکر کنیم اگر خدای نکرده این اتفاق برای ما افتاده بود و ما در آن زلزله بودیم چقدر این اتفاق برای ما تلخ و ناگوار میآمد؟ بنابراین قبل از اینکه ما به عنوان یک دین شناس حضور پیدا کنیم به عنوان یک انسان و به عنوان یک شیعه امام حسین (ع) وظیفه داریم کمک کنیم.
و اگر کاری باشد حتی به اندازه صحبت و دلداری تا جایی که توان داشته باشیم باید کمک کنیم. ثانیا به عنوان یک دین شناس قطعا این وظیفه دینی ماست و از نظر روایی، روایات ما، سیره اهل بیت (ع) اینگونه است که اگر فردی، عزیزی را از دست میداد یا آسیب روانی به او وارد میشد از لحاظ روحی، اجتماعی، آن بزرگواران به کمک وی اقدام میکردند. وقتی ما این روایات را میخوانیم متوجه میشویم که مددکاری اجتماعی نیز وظیفه یک مبلغ هست و لازم است در جامعه حضور داشته باشیم.
گروه تبلیغی ما سعی کرد از همان روزهای اول زلزله خود را به مردم زلزلهزده برساند (که بعضا اهل سنت و بعضا اهل حق بودند و به قول بعضیها از دراویش بودند) با افتخار به عنوان انسان و مسلمان به همه کمک کردیم. مشکلی که در زلزله وجود دارد این است که یک فرد در چند ثانیه همه اقتصاد خودش را، آرامش روحیاش را، خانوادهاش را از دست داده است.
یک دسته از کسانی که آسیب زیادی میبینند بچهها هستند چون پدر و مادر توان و حوصله اینکه بخواهند با بچه ارتباط جدی برقرار کنند ندارند، خانه از بین رفته تلویزیون از بین رفته شبکههای اجتماعی و کامپیوتر از بین رفته پارک، سینما و... از بین رفته، پدر و مادر هم از لحاظ روحی و روانی وضعیت خوبی ندارند، بچه نیز فشاری که روی پدر و مادر میآید را شاید درک نکند. اینجا یکی از وظایف اصلی ما طلاب دینی است؛ وظیفه این است که کودکان را سرگرم کنیم و جلوی اینکه اختلالات پس از سانحه به سراغ آنها بیاید را بگیریم.
اباعبدالله الحسین (ع) در ماجرای زهیر کسی را فرستاد و فرمود بروند ببینند او چه میگوید. به همین ترتیب از مکه تا مدینه، از مدینه تا کوفه به هر کجا که میرسید جملات زیادی دارد؛ از هر فرصتی استفاده میکرد تا گفتوگو و تبلیغ کند. اصحاب امام حسین (ع) نیز به همین منوال بودند. حتی در لحظههای آخر در وقوع جنگ نیز سعی میشد از آن فضا استفاده شود شاید که کسی هدایت شود؛ یک جمله یا یک حرفی روی کسی تاثیر بگذارد.
یک همدلی و بازی کردن با کودکان اینجا میتواند بسیار حساس و مهم باشد. کما اینکه حضرت علی (ع) با کودکان بازی میکرد با اینکه یک امام معصوم بود. ادعایی نداریم که روش نوینی داریم این کاری است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم انجام میداده است؛ با بچهها ارتباط میگرفت. ما همان کار را داریم انجام میدهیم اما طبیعی است محتوا باید به روز باشد اما روش، روش جدیدی نیست. این همان روشی است که رسول الله (ص) داشته است. بنابراین اینکه بسیاری از افراد تعجب میکنند و این فعالیتها را نوعی خودنمایی و دون شأن یا نا مرسوم میپندارند کاملا مردود است و از همان ابتدای اسلام اینها بوده است.
آیا این شیوه رفتاری شما در تبلیغ با تأسی به سیره معصومین (ع) و پیشوایان بوده است و آیا در سیره بزرگانی همچون امام حسین (ع) نمونههایی از این قبیل رفتارهای تربیتی و تبلیغی میتوان یافت؟
درمورد اینکه تأسی از پیشوایان را فرمودید با یک نگاه اجمالی به سیره پیشوایان میتوان گفت در رفتار ائمه و آقا رسول الله (ع) کارهایی از این قبیل میبینیم؛ ارتباط مستقیم با مردم، گفتوگوی مستقیم با مردم، با زبان زیبا حرف خود را به مردم میرساندند، ارتباط گرفتن پیامبر خدا با کودکان.
حکایتی هست که پیامبر خدا (ص) میآیند سمت مسجد که نماز بخواند کودکان میآیند تا پیامبر (ص) با ایشان بازی کنند؛ ایشان بچهها را سرگرم میکنند. یا به آن ماجرا میتوان اشاره کرد که عدهای دیدند آقا رسول الله (ص) خود را مرکب امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نموده و بازی میکنند. این؛ ارتباطگیری با کودک را میرساند. آن هم شخصی مانند آقا رسول الله (ص) و اینکه این اتفاق «نقل» شده است نشاندهنده این است که عدهای آن را دیدهاند که آن را نقل کردهاند، خود حضرت اینها را نگفته است.
یعنی به طور علنی انجام میشده، بقیه اهل بیت (ع) نیز به همین شکل. در سیره امام حسین (ع) نیز از این رفتارها وجود داشته است قطعا امام حسین (ع) نیز به عنوان یک امام معیار کلی تربیتی ایشان همین بوده است اگر چه چیز مهمی که از امام حسین (ع) در تاریخ ثبت شده است ماجرای نبرد و حضور در فضای کربلا و عصر عاشورا بوده است اما شما ببینید خود اباعبدالله الحسین (ع) با دشمن سعی میکند تبلیغ چهره به چهره و گفتوگو و صحبت داشته باشد کاری که دوستان ما در فضاهای مختلف و حتی در سواحل و کنار دریا انجام میدهند؛ با مردم گفتوگو کردن، استدلال و با بیان زیبا مشاوره کردن.
اباعبدالله الحسین (ع) در ماجرای زهیر کسی را فرستاد و فرمود بروند ببینند او چه میگوید. به همین ترتیب از مکه تا مدینه، از مدینه تا کوفه به هر کجا که میرسید جملات زیادی دارد؛ از هر فرصتی استفاده میکرد تا گفتوگو و تبلیغ کند. اصحاب امام حسین (ع) نیز به همین منوال بودند. حتی در لحظههای آخر در وقوع جنگ نیز سعی میشد از آن فضا استفاده شود شاید که کسی هدایت شود؛ یک جمله یا یک حرفی روی کسی تاثیر بگذارد و لذا قطعا نمیتوان گفت رفتارهای تربیتی اباعبدالله الحسین (ع) فقط منحصر در نبرد و جهاد بوده است. مطالبی که اظهار داشته است، نماز جماعتی که در میدان جنگ انجام داد خودش نشان میدهد که برگزاری نماز جماعت در فضای باز تعجبآور نیست؛ این یعنی یک تبلیغ غیر مستقیم.
امام کاظم (ع) به اصحاب فرمودند؛ یک روز خود را به چهار قسمت تقسیم کنید؛ بخشی برای امرار معاش بخشی برای عبادت بخشی برای ارتباط با دوستان و همکاران و بخش چهارم هم تفریح؛ و فرموده به وسیله تفریح است که میتوانید به آن سه مورد دیگر دست پیدا کنید.
ما نیز به تأسی از حضرت سیدالشهدا (ع) و با این طرز فکر که عرصه جنگ امروز، جنگ فرهنگی است در فضاهای باز، پارکها، راهها و جادهها و ساحل نماز جماعت برگزار میکنیم این خودش یک امر به معروف است که مردم نماز خواندن را ببینند.
و قطعا میتوان گفت ائمه روشهای تربیتی داشتهاند البته در هر دورهای به شکلی نمود پیدا میکرد ولی کلیت قصه را میتوان از رفتارها و برخوردهایی که اهل بیت (ع) داشتهاند پیدا کرد.
شما حتی لحظات آخر عمر پیامبر خدا (ص) را ببینید؛ وقتی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بر سینه مبارک پیامبر (ص) قرار میگیرند حضرت میفرمایند کارشان نداشته باشید، بگذارید بمانند. این؛ نوعِ ارتباط گیری را میرساند و یا سجده طولانی رسول الله به خاطر امام حسن (ع) و حسین (ع) نشانگر این است که اهل بیت (ع) میخواهند دین را زیبا نشان بدهند و با کودکان ارتباط داشته باشند.
معمولا و به طور سنتی این ذهنیت وجود دارد که بیشتر مبلغین، برنامههای مراسم خود را در قالب روضه تعزیه منبر و با سوگ و عزاداری قرین مینمایند، آیا به عقیده شما برنامههای شاد و فرحبخش نیز میتواند جزئی از برنامههای تبلیغ و اطلاعرسانی دینی قرار گیرد؟ و آیا در قالب طنز، شادی، مسابقه و بازی و امثال آن نیز میتوان فرهنگ حسینی را ترویج و آموزش داد؟
اینکه فرمودید به صورت سنتی مردم فکر میکنند که برنامهها فقط باید در قالب روضه و تعزیه و اینها باشد؛ من امروز در تهران یک برنامه داشتم در یک مدرسه؛ در یک دبیرستان...، مدیران و معلمان وقتی میدیدند که ما یک برنامه شاد برای بچهها اجرا کردیم همه تعجب کرده بودند و گفتند ما فکر نمیکردیم مبلغی اینگونه برنامه اجرا بکند.
شکی نیست فرصت شادی و تفریح، فرصت بسیار مهمی است که میتوانیم در بحثهای تبلیغی به آن تکیه کنیم و هیچ شکی در آن نیست. به خاطر آنکه اولا اسلام هم به مقوله عزا توجه دارد و هم به مقوله تفریح. مگر امام صادق (ع) نفرموده است شیعیان ما کسانی هستند که در عزای ما اندوهگیناند و در شادی ما شادند؟ در شادی ما شادند یعنی چه؟ یعنی باید شاد بود. متاسفانه ما از تفریح مردم و تامین نشاط آنان غافل شدهایم شما روایت را ببینید؛ امام کاظم (ع) به اصحاب فرمود یک روز خود را به چهار قسمت تقسیم کنید؛ بخشی برای امرار معاش بخشی برای عبادت بخشی برای ارتباط با دوستان و همکاران و بخش چهارم هم تفریح؛ و فرموده به وسیله تفریح است که میتوانید به آن سه مورد دیگر دست پیدا کنید.
این یعنی تفریح بسیار اثرگذار است. این روایت امام کاظم (ع) است، امیرالمومنین (ع) نیز مشابه همین را فرمودهاند، تفریح جزء لاینفک زندگی مردم است و ما نمیتوانیم نشاط و شادی را از مردم جدا کنیم. این نشاط و شادی به عنوان یک موضوع مهم وجود دارد و چه فرصتی از این بالاتر که از طریق ایجاد تفریح و شادی بتوانیم دین را اجرا کنیم و روایات را اجرا کنیم.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.