دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ناب‌ترین توشه

ای خرمن احساس پر از خوشۀ تو

ای صبر و وفا ناب‌ترین توشۀ تو

 

گفتی که مخوانید مرا ام بنین

قربان غم چار جگرگوشۀ تو

دل سنگ آب شد

کردند غروب چار قرص ماهت

از دیده ستاره می‌چکد در راهت

 

اول به مدینه ناله‌ات آتش زد

آخر دل سنگ آب شد ز آهت

روح بهار

تو فاطمه‌ای، فاطمه‌واری به خدا

تو عاطفه‌ای، آینه‌داری به خدا

 

با آنکه چهار فصل تو پاییزی است

سر سبزتر از روح بهاری به خدا

لیاقت

امروز اگر بوی تو احساس شود

آمیخته با عطر خوش یاس شود

 

جز تو چه کسی لیاقت این را داشت

در جمع زنان مادر عباس شود؟

اعتبار

نام تو در آسمان درخشنده‌تر است

تاریخ جهان به عشق تو معتبر است

 

این فخر تو را بس که غزلنامۀ تو

با نام ابوالفضل و علی مفتخر است

دنبالۀ کربلا

غم، سازِ دل حجازی‌ات شد مادر

هنگامۀ سرفرازی‌ات شد مادر

 

دنبالۀ کربلای من، خاک بقیع

میدان حماسه‌سازی‌ات شد مادر

یاد مادر

تا همسر خود تو انتخابم کردی

آن ذرّه شدم که آفتابم کردی

 

دیدم حسنت به یاد مادر افتاد

دیشب که تو فاطمه خطابم کردی

مادر

سردار وجود بر تو همسر گوید

دامان تو را شهیدپرور گوید

 

ای امّ بنین بس است در اوصافت

این نکته که زینب به تو مادر گوید

دیروز و امروز

ای ام بنین که فاطمه بودت نام

از ما به تو و چار شهید تو سلام

 

دیروز کنار چار فرزند علی

امروز کنار تربت چار امام

 

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×