دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خواهر و قبر برادر

 

بازم هواى کوى تو بر سر فتاده است

 وز ماتمت به جان من اخگر فتاده است

 

عمرم گذشت و وصل تو ممکن نشد مرا

 دیدار ما مگر که به محشر فتاده است؟

وجه الله

 

شاهنشه دین، حسین آن وجه‌ اله

تا جلوه سرش نمود در شام چو ماه

 

لب باز نمود و گفت با حال تباه:

لا حول و لا قوّه الّا بالله

 

گلنار زخم

شهید عشق که تنگ است، پوست بر بدنش

تو خصم بین که به یغما، زره بَرَد ز تنش

 

زره به غارت اگر بُرد، خصم خیره، چه غم؟

که بود جوشن تن، زلف‌های پرشکنش

 

 

جگرهای تفته

 

آتش زد این بهار، جگرهای تفته را

مانَد سحاب، خیمۀ بر باد رفته را

 

بود آتشی نهفته به دل‌ها و برفروخت

باد بهار، آتش در دل نهفته را

مثنوی ولادت حضرت مولی الکونین، حضرت امام حسین (ع)

 

سحرگه مرغ دل زد این ترانه

کشید از سینه، آه عاشقانه

 

همی از شوق دل می‌کرد پرواز

سخن از عشق شه بنمود آغاز

آتش و جوان هندو

             

چو هندو جوانی برفت از جهان

ز آتش‌پرستان هندوستان

 

به آیین خود آتش افروختند

در آتش، تن آن جوان سوختند

اهتزاز

          

تا پرچم تو در اهتزاز است حسین!

پاینده و جاوید، نماز است حسین!

 

از خون تو محکم شده آیین نبی

اسلام هم از تو سرفراز است حسین!

 

یا هلالاً ...

        

«ای یک‌شبه هلال! چه زیبا نشسته‌ای!»

ماه منیّ و انجمن‌آرا نشسته‌ای

 

طوبی و سدره بر قد تو رشک می‌برند

از بس که سروْ قامت و رعنا نشسته‌ای

خلقت زیبا

 آمدم در قتلگه تا شاه را پیدا کنم ماه را شرمنده از آن خلقت زیبا کنم

 

گشته از باد خزان پرپر همه گل‌های من جستجو در بین این گل‌ها گل زهرا کنم

کوتاه سروده
ارباب شهید

ای نور امید، یا اباعبدالله

قرآن مجید، یا اباعبدالله

 

با خود خبر شهادتت آوردی

ارباب شهید، یا اباعبدالله

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×