دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شاخۀ طوبی

همدم یار شدن دیدۀ تر می‌خواهد

پیر میخانه شدن اشک سحر می‌خواهد

 

عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست

قدم اول این راه جگر می‌خواهد

 

تا کربلا رسید صدای سکوت تو

این خانواده آینه‌های خدائی‌اند

در انتهای جادۀ بی انتهائی‌اند

 

خیل ملک مقابلشان سجده می‌کنند

اینها خدا نی‌اند، ولیکن خدائی‌اند

 

با اینکه گمراهیم ما، کرببلا خواهیم ما

رنگین کمان بر پهنۀ دریا به دنیا آمده

این انفجار نور نیست، آقا به دنیا آمده

 

جود سخا، حال دعا، نور خدا، بخشش، عطا

از یمن میلاد حسن یکجا به دنیا آمده

 

نخستین آیه از آیات کوثر

شب میلاد خود عشق پیمبر بوده‌ای حتماً

علی دیگری در حدّ حیدر بوده‌ای حتماً

 

نخستین جلوۀ حیدر در این منظومه‌ای یعنی

نخستین آیه از آیات کوثر بوده‌ای حتماً

 

قاسم او از عموی خویش عسل خورد

جود خداوندی است در کف جودش

شعشعۀ کبریاست ضوء وجودش

عرصۀ لاهوت شمّه‌ای ز حدودش

هست حدودش ثُغور حیّ ودودش

آنکه ودود از میان خلق ستودش

 

قاسمیون

کبوتریم و پی دانۀ امام حسن

رسیده‌ایم  در خانۀ امام حسن

 

تمام مردم این شهر، شهرت ما را

شناختند به دیوانۀ امام حسن

در خزان مثل گلستان

کرم می‌ریزد از دستان لطفت بی امان دائم

کسی را این چنین هرگز ندیدم مهربان دائم

 

از آن لب‌ها که می‌بوسید پیغمبر دعایی کن

که مدح تو بجوشد از دل ما بر زبان دائم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×