دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
قبلۀ معرفت

قبلۀ ما، حرم توست، حسین  

چشم ما بر کرم توست، حسین

قبلۀ معرفت و کعبۀ عشق  

حرم محترم توست، حسین

سرچشمۀ خون

ای چشم که سرچشمه‌ی خون گردیدی!

از دایره‌ی دید، برون گردیدی

 

از فیض زیارت علیّ و زهرا

آیینه‌ی سرّ کاف و نون گردیدی

 

اشک پاک

در سوگ تو اشک پاک خواهم ز خدا

 آه دل شعله‌ناک خواهم ز خدا

 

تا بر تن چاک چاک تو ناله زنم

 یک سینه‌ی چاک چاک خواهم ز خدا

 

فردا...

 

مدّاح حسین، غم ندارد فردا

 هر چند که طاعتى نیارد فردا

 

یک حاجتم از خداى منّان این است

 ما را به حسین واگذارد فردا

اشک عزا

من دلم را به هواى تو نگه داشته‌ام

 کن قدم رنجه که جاى تو نگه داشته‌ام

 

ترسم از اشک غمت چشم من افتد از کار

 خانه‌اى را که براى تو نگه داشته‌ام

 

سلام بیشتر

 

در عزایت دیده گریان، سینه پُرجوشم، حسین!

 یک نیستان ناله دارم، گر چه خاموشم، حسین!

 

بار سنگین غمت را کآسمان نتوان کشید

 دست تقدیر اى عجب! بنهاده بر دوشم، حسین!

 

 

کمال عشق

بیا اى دوست! تا با هم بسوزیم

 چو شمع محفل ماتم بسوزیم

 

من و تو سوگوار یک عزیزیم

 بیا تا هر دو در یک غم بسوزیم

 

 

میهمان غریب

دلم گرفته و خواهم که باز گریه کنم

 چو شمع سوزم و در سوز و ساز گریه کنم

 

گره به کارم و چون اهل درد می‌نالم

 نیازمندم و چون اهل راز گریه کنم

 

رباعی

هر کس که گریست در عزای تو، حسین!

او را برسد لطف خدای تو، حسین!

 

در باغ بهشت هم بُوَد خانه‌ به دوش

هر کس نرود به کربلای تو، حسین! 

 

محرّم

مُحرّم! آمدیّ و تازه تر کردی غم ما را

فزودی درد و داغ و سوز و ساز ماتم ما را

 

پریشان عالمی داریم عمری با دل خونین

پریشان‌تر نمودی با طلوعت عالم ما را

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×