دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خانۀ عشق

بعد از دو ماه، خانه خرابم نکن حسین

بد بوده‌ام ولی تو عتابم نکن حسین

 

حالا که پا به خانۀ عشقت گذاشتم

ما بین عاشقان، تو خرابم نکن حسین

 

قربان آن دو چشم که گریان زینب است

عمری گریستی و غمت ناشنیده ماند

در سینه‌ات صدای تو ‌ای نوردیده! ماند

 

هیئت تمام شد، همه رفتند شام قبل

اما هنوز مادر قامت خمیده ماند

 

بین سجده حاجت کرب و بلا را خواستم

باز هم با روضه‌‌هایت گونه‌‌هایم خیس شد

با نوای نینوا نی در نوایم خیس شد

 

شور ذکر تو نمک پاشید، بین حنجرم

چشم‌های هیئتی‌ها با صدایم خیس شد

 

لباس عشق

ناله‌‌هایت می‌‌رسد تا مشق زینب می‌‌کنم

اشک‌هایت می‌‌چکد تا گریه هرشب می‌‌کنم

 

دستمال گریه‌ات را روی چشمم می‌‌کشی؟

تا ببینی چشم خود از خون لبالب می‌‌کنم

 

عشق در کرببلا و زندگی در کربلاست

بشنو از من، دارم از یارم حکایت می‌‌کنم

سینه‌ای دارم کز آن شرح محبت می‌‌کنم

 

هر جوانی را دلی هر عاشقی را سینه‌ای است

من دلی دارم که آن را وقف هیئت می‌‌کنم

 

دانشسرای محرم

رسیده به گوشم صدای محرم

سیاهی خریدم برای محرم

 

هوای غریبی دلم را گرفته

هوای حسین و هوای محرم

 

بهار غم

بچه‌ها بازم محرم اومده

عید ما با بهار غم اومده

 

بچه‌ها خیمۀ ماتم بزنید

همگی به سینه محکم بزنید

 

من از کودکی پیر هیئت شدم

حسینی شدم، دل ندادم به غیر

نه میخانه رفتم، نه معبد نه دیر

 

من از کودکی پیر هیئت شدم

«جوانی کجایی که یادت به خیر»

 

خدام بی ادعا

سرتاسر محله‌مان غرق ماتم است

حرف از حسین و زینب و ماه محرم است

 

دیدم میان کوچه جوانی پر از شعور

حی علی الْعزا به لبش بود، غرق شور

 

سفرۀ حاتم

در صحن دل وزیده هوای محرمت

بر گوش جان رسیده صدای محرمت

 

ما بیقرار، منتظر روضه مانده‌ایم

اصلا تمام سال، فدای محرمت

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×