دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بطلان من بطالت با اهل باطل است

این بار هم ببخش، نگو تحبس‌الدعاست

تنها نگاه لطف تو بر درد من دواست

 

از ازدیاد شرّ شیاطین نوای من

«اغفر لی الذّنوب لتی تنزل البلا» ست

 

گذشته از رمضان نیم و من عوض نشدم

میان قلب من و تو گنه شده حائل

دگر برای من انگار توبه شد مشکل

 

گذشته از رمضان نیم و من عوض نشدم

ز بس که خاک گناهان نشسته بر این دل

 

فصل غم

ای خدا، ‌ای بی نیاز چاره ساز

بارالها، خالق بنده نواز

 

ای کریم ذوالعطا و فضل و جود

ای به سمتت کلّ شی فی السجود

 

گره فتاده به کارم، گره گشاست حسین

کجاست حال دعایی که داشتم روزی

کجاست اشک و بکایی که داشتم روزی

 

چه شد که اینهمه دور از شما شدم آخر

چه شد کنار تو جایی که داشتم روزی

 

غلام حیدر

از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم

از ازل تا روز محشر ریزه‌خوار این درم

 

مرتضی خود گفته بابای من مسکین بُود

او بود بابا و زهرای مطهر مادرم

 

مصحف صد پارۀ زینب

 

دست دلم باز به دامان توست

منتظر جوشش احسان توست

 

گفت پیمبر به تو ‌ای نور عین

جنت حق، وقف محبان توست

 

دو تا بالِ گریه

منو مشغول خودت کن، بزار درگیر تو باشم

واسه من هم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم

 

تا زیر چشمات بمونم، زیر تدبیر تو باشم

دیونم کن، دیونم کن، که به زنجیر تو باشم

 

از نجف تا کربلا

آتشفشان از کوه غربت بی صدا ریخت

وقتی شرار کینه از تیغ جفا ریخت

 

زخمی که در کوچه نشد باز از غریبی

سر باز کرد آخر ز سر روی عبا ریخت

 

گریۀ بارانی عاشورایی

عیب این است: دگر بال و پری نیست که نیست

سحر و نافله و چشمِ تری نیست که نیست

 

در من خسته پس از این همه سال آزادی

حال جز توبه شکستن هنری نیست که نیست

 

رحمت حسین

عبدی که بود پست و هوسران‌تر از همه

برگشته سر به زیر، پشیمان‌تر از همه

 

از خود فرار کرده غلام فراری‌ات

سوی تو بازگشته گریزان‌تر از همه

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×