دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سنگ‌ها شرمندۀ آیینۀ پیشانی‌ات

آیه‌ها جاری شدند از لهجه بارانی‌ات

یک به یک تفسیرشان در جلوه قرآنی‌ات

 

سوره‌های آسمانی را به وجد آورده‌ای

آفرین گفته خدا، بر طرز قرآن خوانی‌ات

در خانۀ خون خدا آمد خدا را مظهری

امروز پیک خوش خبر هی حلقه بر در می‌زند بر در مکرر حلقه را از عشق دلبر می‌زند

 

از نغمه در مرغ دل در سینه‌ام پر می‌زند شادی به صد شور و شعف از هر دری سر می‌زند

 

از شوق دل روح الامین شهپر به شهپر می‌زند از عشق اکبر نعرۀ الله اکبر می‌زند

مغز استخوان

تا به کی شکوه کلیم الله از لن می‌کند

حق تعالی جلوه در قربانی من می‌کند

 

ره نخواهی رفت بعد از این به پیشم نرم نرم

بس که مغز استخوانت فکر آهن می‌کند

در سینه‌ام ملایک تو سینه می‌زنند

وقتی سوار چرخ زمان می‌کنی مرا

مانند روح خویش روان می‌کنی مرا

 

در سینه‌ام ملایک تو سینه می‌زنند

داری برای گریه مکان می‌کنی مرا

گفتگوی امام حسین (ع) و حضرت علی اصغر (ع)
مدار ششماهه

مشک‌ها طبل‌های تو خالی

چشم‌ها موج موج بی خوابی

هی زبان دور لب نچرخان، من

خوب می‌دانم از چه بی تابی

 

 

عرق شرم روی پیشانی است

طفل در پیچ و تاب افتاده

هاجر خیمه‌های آل الله

پی رد سراب افتاده

 

خلیل ماهی تشنه به این منا آورد

برای تو عسل و شیر را خدا آورد

 خدا به دست خودش آب تشنه را آورد

 

برای این که بفهمیم عشق عادی نیست

خدا دلیل خودش را به نیزه‌ها آورد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×