دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
هرکس حسینی شد اسیر اربعین است

عاشق کماکان در مسیر اربعین است

از هر کجا باشد سفیر اربعین است

 

آه و دم مولا نباشد آدمی‌نیست

پس آدمیت سخت، گیر اربعین است

 

شد صفا شهر نجف، مروه شده کرببلا

خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده

هر که شد عاشق‌ این سلسله راه افتاده

 

نامسلمان و مسلمان به حرم می‌آیند

هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده

این مروه‌های با صفا را می‌شمارم

دارم غریب و آشنا را می‌شمارم

 این خیل مشغول عزا را می‌شمارم

 

هی خواب می‌بینم پیاده در طریقش

در جاده دارم تیرها را می‌شمارم

قومی‌پیاده بر حرم یار می‌روند

ای حامیان مکتب هل من معین سلام

جاماندگان قافلۀ اربعین، سلام

 

قومی‌پیاده بر حرم یار می‌روند

حسرت کشان قبر‌ امام مبین سلام

دلتنگ

عمری‌ست که دلتنگ توأم، می‌آیم

مولا! به غریبی‌ات قسم می‌آیم

 

از صحن نجف دوباره ان‌شاء‌الله

با پای پیاده تا حرم می‌آیم

یک پنجره از شوق

هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم

می‌توانم از همین جا عطر صحنت را ببویم

 

قطره‌ام‌ اما سر دریا شدن دارم دوباره

می‌روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم

تعریف راه عاشقی

جهان محو تماشای قیام اربعینی‌هاست

نجف تا کربلا عرش معلای زمینی‌هاست

 

نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است

عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است

 

من کربلای اربعین را دوست دارم

هر خیمه، هر حصن حصین را دوست دارم

مرثیه خوانی وزین را دوست دارم

سینه زنان نکته بین را دوست دارم

اشک بصیرت آفرین را دوست دارم

 

دوباره شور پیاده‌روی به سر دارم

 

دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب

تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب

 

دوباره شور پیاده روی به سر دارم

شبانه سوی حرم، گریه، زمزمه، مهتاب

 

نجف تا کربلا پای پیاده عین معراج است

چه اعجازی است در کویت که دارد بهترین‌ها را

که خالی کرده از شوقش تمام سرزمین‌ها را

 

همه از خانه‌ها بیرون زدند و عازم یارند

دل باجمع بودن داده‌ای گوشه نشین‌ها را

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×