دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تکاپوی بهشت

من می‌روم اما به تکاپوی بهشت

با جان و دلی معطر از بوی بهشت

 

هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف

یعنی ز بهشت می‌روم سوی بهشت

 

بهشت عشق

دل تشنه لب چشمۀ جوشان ولاست

جان در طلب روضۀ رضوان خداست

 

یک سمت بهشت نور شد شهر نجف

یک سمت بهشت عشق هم کرب و بلاست

 

دلم به رحمت اولاد فاطمه گرم است

نگاه کن چقدر روضه‌ها اثر دارند

برای قافلۀ شب زده، سحر دارند

 

خوشا به حال کسانی که در هوای حسین

همیشه و همه جا دیدگان تر دارند

در دلم شور اربعین افتاد

دههٔ دوم صفر‌ آمد

روی پرچم سیاه چین افتاد

قافله پشت قافله راهی

در دلم شور اربعین افتاد

جا نماندم

حالا که دیگر جا نماندم اربعین را

می‌بوسم از جان جای جای این زمین را

 

این خاک که این روزها بوسیده در راه

صحن کف پاهای یاری نازنین را

السـلام علیک یا دریا

ای‌ امام خجستۀ پیروز، سورۀ خــون، حقیقت زیبا!

از قیام تو می‌توان گفتن، تـا هنوز و همیشۀ دنیا

 

از قیام تو می‌توان گفتن، نامکرر به هر زبان‌ امروز

ترجمان فصیح خون تـو، ترجمان تمام خوبی‌ها

جامانده

آه از‌ این روزگار پر حسرت

آه از‌ این سرنوشت، آه از غم

باز دوری دوباره دلتنگی

بازهم بغض و گریۀ نم نم

مشق نوکری

عاشق اگر به شوق تو پرواز مى‌کند

احساس خویش را به تو ابراز می‌کند

 

مهر زیارت است کلیدى که عاقبت

درهاى بسته را به دلم باز می‌کند

غم عشقت بیابان پرورم کرد

من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم

من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم

 

نمی‌دانم کجایی هستم، اما خوب می‌دانم

هوایی هستم و آواره‌ای در مرز مهرانم

اربعین، ذی الحجۀ عشاق در کرب و بلاست

اربعین، ذی الحجۀ عشاق در کرب و بلاست

بستن احرام با پیراهن و شال عزاست

 

بر تمام خلق از شش گوشه رحمت می‌رسد

چرخش عالم به غیر از حول‌ این محور خطاست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×