دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر

 

بوی غم می‌رسد انگار، دلم می‌ریزد

اشک از دیدۀ غمبار حرم می‌ریزد

از نگاه نگران، برق الم می‌ریزد

خوب پیداست که باران ستم می‌ریزد

آه آرامش زهراست به هم می‌ریزد

 

حدیث کشتۀ بی سر

به ذکر یاعلی، جان می‌دهم عالی اعلا را

بخوان خود یاعلی، بالا سرم این نام زیبا را

 

علیاً یاعلی، ذکر عروج و ذکر معراجم

صدای دلنشین تو مصفا می‌کند ما را

 

آخرین کفن

زینب بیاور آخرین رخت کفن را

تا که کفن پوشم تن سبز حسن را

 

خالی است جای مادرم تا که ببوسد

لب‌های سرخ یوسف گل پیرهن را

گویا که روضۀ علی اکبر شروع شد

تشبیه و وصف روی تو کار خیال نیست

آئینۀ وجود خدا را مثال نیست

 

بر هرچه هست، نام محمّد نوشته‌اند

آری که اسم و رسم خدا را زوال نیست

 

این اعتقاد ماست که لقمه به جای خود

حتی نفس کشیدن بی تو حلال نیست

روضه از این به بعد مکشوف است

ملکوت نگاه بارانیت

راوی یک مدینه اندوه است

سالیانی است از غم غربت

خاطر خستۀ تو مجروح است

 

این اهالی ظلمت دنیا

مردمان قبیلۀ وهمند

در سلوک هدایت و رحمت

اشتیاق تو را نمی‌فهمند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×