دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خیمه‌گاه زخمی‌ آب

از خیمه‌گاه زخمی‌ آب دود حریق العطش تا عرش می‌رفت _ امداد را _ پیچیده در شولای طوفان مردی به نام آبی دریا به شط زد ....

گلگون کفنان

هشدار که یار ناامیدی نشوی

زنهار که غرقه در پلیدی نشوی

 

رفتند حسینیان و گلگون کفنان

هشدار در ین عرصه یزیدی نشوی

 

شرنگ عاشقی

یاری که پر از خون جگر شد جامش

این بود به روز واپسین پیغامش

 

آن کس که ره حسین  را می‌پوید

شهد است شرنگ عاشقی در کامش

 

کدام لاله؟

 

هر دم که ز کار زار بر می‌گردی

شوریده و بی قرار برمی گردی

 

این بار کدام لاله‌ات پرپر شد

که این گونه شکسته وار بر می‌گردی؟

 

جویبار قرآن

آن نی که بر آن خشک نیستان می‌خورد

آب از لب جوی لب و دندان می‌خورد

 

لب تشنه ز جویبار قرآن می‌خورد

می‌خورد فراوان و فراوان می‌خورد

 

شکوه

بنگر به شکوه سوی او تاختنش

در قلۀعشق، پرچم افراختنش

فتح است در این معرکه سر دادن او

برد است در این میانه جان باختنش

حر بن شهید ریاحی

ای حضرت عشق! یاری‌ام کن

 زردم ز خزان ، بهاری‌ام کن

جز شور سفر به سر ندارم

ره توشه به جز خطر ندارم

لهجۀ خون

گر بر ستم قرون برآشفت حسین

بیداری ما خواست، به خون خفت حسین

 

آنجا که زمان محرم اسرار نبود

با لهجۀ خون، سرِّ مگو گفت حسین

مقتدا

عالم همه خاک کربلا بایدمان

پیوسته به لب خدا خدا بایدمان

 

تا پاک شود زمین ز ابنای یزید

همواره حسین مقتدا بایدمان

تفسیر خجسته

شوریده‌سری که شرح ایمان می‌کرد

هفتاد و دو فصل سرخ، عنوان می‌کرد

 

با نای بریده نیز بر منبر نی

تفسیر خجسته‌ای ز قرآن می‌کرد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×