دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تا که آهو می‌رود، پشتش کبوتر می‌رسد

از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد

در حرم از آنچه می‌خواهیم، بهتر می‌رسد

 

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است

وقت احسان، پشت آن احسان دیگر می‌رسد

 

سفر تا کربلا

گاه هرجا می‌گذاری پای، درها بسته است

پافشاری می‌کنی پشت در، اما بسته است

 

خانه‌ای را می‌شناسم من که خیلی حرف‌ها

دیگران درباره‌اش گفتند، الا بسته است

 

 

سورۀ انسان

دل را مقیم درگه جانان نوشته‌اند

ما را غلام حضرت سلطان نوشته‌اند

 

آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد

چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته‌اند

 

مشهد و کربلا دل از ما برد

برده بالا مرا امام رضا

از کجا تا کجا امام رضا

 

باز نام شما وسط آمد

باز آمد گدا، امام رضا

 

کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین‌تر است

در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است

شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است

 

بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند

دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است

 

گریه برای روضۀ کرب و بلا کم است

باید شکست ساغر و از می ‌وضو گرفت

باید ز دست بانی باده سبو گرفت

 

از عرش آمده است، زمین آبرو گرفت

هر عاشقی که بادۀ خود را از او گرفت،

 

قلبم مقابل حرم تو صفا گرفت

هرکس رسید پای ضریحت، شفا گرفت

راه عروج تا ملکوت سما گرفت

 

بیگانه کن مرا ز خودم، غرق خود نما

تا آنکه جار زنند مریضی شفا گرفت

 

بوی سیب حرم کرببلا می‌آید

دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز

کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز

 

آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر

منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز

 

مقیم گوشۀ باب‌الجواد

مرغم که در حرم چمنی دارم از قدیم

پروانه‌ام که سوختنی دارم از قدیم

 

دل تا مقیم گوشۀ باب‌الجواد شد

از یاد برد که قرنی دارم از قدیم

 

عتباتی دیگر

دارد دل ما راه نجاتی دیگر

در مشهد و در قم، عتباتی دیگر

 

بر بانوی با کرامت قم صلوات

بر شاه خراسان صلواتی دیگر

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×