دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روضه‌خواندی دم رفتن به مصیبات حسین

 

از نگاه پسرت سمت سرت ریخت دلم

دست تو سرد شد و چشم ترت ریخت دلم

 

از سخن‌های طبیبی که تو را کرد جواب

از نگاه همه در دور و برت ریخت دلم

 

آیات توکّل و رضا

مطلوب تمام اولیاء، مطلب اوست

آیات توکّل و رضا بر لب اوست

 

رایات قیام و صلح و صبر و ایثار

بر دوش حسین و حسن و زینب اوست

 

غلام حیدر

از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم

از ازل تا روز محشر ریزه‌خوار این درم

 

مرتضی خود گفته بابای من مسکین بُود

او بود بابا و زهرای مطهر مادرم

 

قرآن زینب

چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را

به خانه برده‌اند از سوی مسجد جان زینب را

 

همه با چشم گریان می‌‌‌روند از خانۀ مولا

چه می‌‌‌فهمد کسی حال دل ویران زینب را؟

 

همیشه شیعۀ حیدر میان معرکه است

مصیبت است که با ذوالفقار هم بوده

برای یاری دین جان نثار هم بوده

 

هم اهل ذکر و مناجات و خواندن قرآن

برای گریه شدن بی قرار هم بوده

 

حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند

نخلى از اشک تو سیراب نگردید دگر

از همان لحظه که بر فرق تو شمشیر آمد

 

حوریان هم به عزاى تو سیه پوشیدند

 تا به گوش فلکت، نعرۀ تکبیر آمد

 

پریشانی حسین

سلام ما به علی و نماز آخر او

به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او

 

سلام ما به علی و به عدل و ایمانش

سلام ما به رخ غرق خون و منبر او

 

تل تا گودال

تا ترک خورد سرش، دخترش افتاد زمین

دست بگذاشت روی معجرش، افتاد زمین

 

بیشتر تیغ فرو رفت میان ابرو

تا که از ضرب، علی با سرش افتاد زمین

 

زخم دل

خوب کردی که سر سفره نمک هم داری

چون که زخم دلم امشب به نمک داشت نیاز

 

همسر من که زمین از نفسش بر پا بود

به مناجات شبش حور و ملک داشت نیاز

 

عمرۀ مقبوله

ناله کن اى دل به عزاى على

گریه کن اى دیده براى على

 

کعبه ز کف داده چو مولود خویش

گشته سیه پوش عزاى على

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×