دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوکب بخت

عمه بیا که کوکب بختم بر آمده

تابیده صبح وصل و شب غم سر آمده

 

شام سیاه و کلبۀ ویران و بی چراغ

ما را چه میهمان عزیز از در آمده

آتشم زنید...

پروانه‌ام دوباره مرا آتشم زنید

هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید

 

پای فرات، علقمه فرقی نمی‌کند

دست شماست تا که کجا آتشم زنید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×