مشخصات شعر

شعر حمیدرضا برقعی برای امام حسن (ع)

کربلای سکوت

 

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

 

نسیم پنجرۀ وحی!  صبح زود بهشت

اذا تنفس ِ باران هوای شبنم تو

 

تو در نمازی و چون گوشواره می‌لرزد

شکوه عرش خدا، شانه‌های محکم تو

 

به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟

به راز  عِزّهُ للّه  نقش خاتم تو

 

من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

 

تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته‌ایم سر سفرۀ مُحرّم تو

 

چقدر جملۀ احلی من العسل زیباست

و سال‌هاست همین جمله است مرهم تو

 

هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می‌نویسد از غم تو

 

گریز می‌زند از ماتمت به عاشورا

گریز می‌زند از کربلا به ماتم تو

***

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

 

شعر حمیدرضا برقعی برای امام حسن (ع)

کربلای سکوت

 

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

 

نسیم پنجرۀ وحی!  صبح زود بهشت

اذا تنفس ِ باران هوای شبنم تو

 

تو در نمازی و چون گوشواره می‌لرزد

شکوه عرش خدا، شانه‌های محکم تو

 

به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟

به راز  عِزّهُ للّه  نقش خاتم تو

 

من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم

که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو

 

تو کربلای سکوتی و چارده قرن است

نشسته‌ایم سر سفرۀ مُحرّم تو

 

چقدر جملۀ احلی من العسل زیباست

و سال‌هاست همین جمله است مرهم تو

 

هوای روضه ندارم ولی کسی انگار

میان دفتر من می‌نویسد از غم تو

 

گریز می‌زند از ماتمت به عاشورا

گریز می‌زند از کربلا به ماتم تو

***

فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت

نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

 

۱ نظر
 
  • محمد ۱۳۹۴/۰۴/۱۱

    بسیار بسیار زیبا. خدا حفظ کنه این شاعر اهل بیت را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×