مشخصات شعر

لباس عشق

ناله‌‌هایت می‌‌رسد تا مشق زینب می‌‌کنم

اشک‌هایت می‌‌چکد تا گریه هرشب می‌‌کنم

 

دستمال گریه‌ات را روی چشمم می‌‌کشی؟

تا ببینی چشم خود از خون لبالب می‌‌کنم

 

عشق هم از جانب لیلاست، مجنون شهره شد

دوست می‌‌میرد برایم، من فقط تب می‌‌کنم

 

می‌زنی روی سرت تا یاد آن سر می‌‌کنی

می‌زنم روی لبم تا یاد آن لب می‌‌کنم

 

بر کفن هی می‌‌نویسم: دوستت دارم حسین

این  لباس عشق را غرق مرکّب می‌‌کنم

 

می‌رسم در روضه‌ها و چای می‌‌ریزم فقط

گرچه بی چیزم، خودم را اهل منصب می‌‌کنم

 

مجلس روضه گره از زندگی وا می‌‌کند

بچه‌‌هایم را در این روضه مودب می‌‌کنم

 

بر گلو شام غریبان دست دارد می‌‌کشد

گفت رگ‌های گلویت را مرتب می‌‌کنم

 

لباس عشق

ناله‌‌هایت می‌‌رسد تا مشق زینب می‌‌کنم

اشک‌هایت می‌‌چکد تا گریه هرشب می‌‌کنم

 

دستمال گریه‌ات را روی چشمم می‌‌کشی؟

تا ببینی چشم خود از خون لبالب می‌‌کنم

 

عشق هم از جانب لیلاست، مجنون شهره شد

دوست می‌‌میرد برایم، من فقط تب می‌‌کنم

 

می‌زنی روی سرت تا یاد آن سر می‌‌کنی

می‌زنم روی لبم تا یاد آن لب می‌‌کنم

 

بر کفن هی می‌‌نویسم: دوستت دارم حسین

این  لباس عشق را غرق مرکّب می‌‌کنم

 

می‌رسم در روضه‌ها و چای می‌‌ریزم فقط

گرچه بی چیزم، خودم را اهل منصب می‌‌کنم

 

مجلس روضه گره از زندگی وا می‌‌کند

بچه‌‌هایم را در این روضه مودب می‌‌کنم

 

بر گلو شام غریبان دست دارد می‌‌کشد

گفت رگ‌های گلویت را مرتب می‌‌کنم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×