مشخصات شعر

صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو

زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت

از دستم التماس دعای مرا گرفت

 

یک شب، کناره پنجره فولاد مادرم

آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت

 

یک پارچه‌ای گره زد و تا سال‌های بعد

سهمیۀ امام رضای مرا گرفت

 

صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو

حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت

 

ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا

تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت

 

ای دستگیر صبح قیامت! سرم فدات

هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات 

 

صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو

زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت

از دستم التماس دعای مرا گرفت

 

یک شب، کناره پنجره فولاد مادرم

آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت

 

یک پارچه‌ای گره زد و تا سال‌های بعد

سهمیۀ امام رضای مرا گرفت

 

صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو

حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت

 

ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا

تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت

 

ای دستگیر صبح قیامت! سرم فدات

هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×