مشخصات شعر

حج عبّاس تو در علقمه بود

کعبه،‌ ای بیت خداوند جلیل

ای به سنگت، اثر پای خلیل

 

کعبه، ای خانۀ امّید همه

کعبه، ای مرکز توحید همه

 

کعبه، ای محفل انوار خدا

کعبه، ای زادگه شیر خدا

 

کعبه، ای شاهد غم‌‌های حسین

کعبه، ای جای قدم‌‌های حسین

 

کعبه، ای قبله‌گه اهل نیاز

کعبه، ای برده به تو خلق، نماز

 

من و لطف احد سرمد تو

احترام حجرالاسود تو

 

همه با دیدن تو بی تابند

همه از زمزم تو سیرابند

 

ای خدا داده تو را قدر و جلال

ای به بام تو اذان گفته بلال

 

تو همه هست خلیل اللّهی

هنر دست خلیل اللّهی

 

بیت رحمان و رحیمی، کعبه

صاحب حجر و حطیمی، کعبه

 

پرده‌ات بافته از رشتۀ دل

خود تویی عضو جدا گشتۀ دل

 

کعبه من بر تو پناه آوردم

کاهم و کوه گناه آوردم

 

گر چه بیچاره‌ام و روسیهم

نگهم کن، نگهم کن، نگهم

 

گر چه یک عمر خلاف آوردم

در مطاف تو طواف آوردم

 

کاش تا دور تو می‌‌گردیدم

مهدی فاطمه را می‌‌دیدم

 

در طواف تو شدم پابستش

تا که یک بوسه زنم بر دستش

 

نام او آمده نقل دهنم

منم و نالۀ یابن الحسنم

 

کعبه! کی از تو جدا گشت حسین؟

محو در ذات خدا گشت حسین؟

 

کاش جانم رسد از غصّه به لب

کعبه! کی از تو جدا شد زینب؟

 

دور تو باغ گل یاسی بود

اکبر و قاسم و عبّاسی بود

 

کعبه مهمان تو یک مادر بود

کودکی داشت، علی اصغر بود

 

کعبه از سوز درون داد بزن

گریه‌کن! ناله و فریاد بزن

 

میهمان تو بیابانی شد

حاجی فاطمه قربانی شد

 

در منای احد دادگرش

سر جدا شد، عوض موی سرش

 

شاخۀ یاس جدا شد، کعبه

دست عبّاس جدا شد، کعبه

 

کعبۀ او پسر فاطمه بود

حج عبّاس تو در علقمه بود

 

زخم بر برگ گل یاس زدند

تیر بر دیدۀ عبّاس زدند

 

چهره از اشک بشویم کعبه

از حسین تو بگویم کعبه

 

یوسف فاطمه را سنگ زدند

گرگ‌ها بر تن او چنگ زدند

 

چون بریدند سر از پیکر او

کرد با گریه نگه مادر او

 

کعبه مرهون حسین است حسین

زنده از خون حسین است حسین

 

«میثم» از بیت خدا داد سلام

به حسین و حرمش باد سلام

 

حج عبّاس تو در علقمه بود

کعبه،‌ ای بیت خداوند جلیل

ای به سنگت، اثر پای خلیل

 

کعبه، ای خانۀ امّید همه

کعبه، ای مرکز توحید همه

 

کعبه، ای محفل انوار خدا

کعبه، ای زادگه شیر خدا

 

کعبه، ای شاهد غم‌‌های حسین

کعبه، ای جای قدم‌‌های حسین

 

کعبه، ای قبله‌گه اهل نیاز

کعبه، ای برده به تو خلق، نماز

 

من و لطف احد سرمد تو

احترام حجرالاسود تو

 

همه با دیدن تو بی تابند

همه از زمزم تو سیرابند

 

ای خدا داده تو را قدر و جلال

ای به بام تو اذان گفته بلال

 

تو همه هست خلیل اللّهی

هنر دست خلیل اللّهی

 

بیت رحمان و رحیمی، کعبه

صاحب حجر و حطیمی، کعبه

 

پرده‌ات بافته از رشتۀ دل

خود تویی عضو جدا گشتۀ دل

 

کعبه من بر تو پناه آوردم

کاهم و کوه گناه آوردم

 

گر چه بیچاره‌ام و روسیهم

نگهم کن، نگهم کن، نگهم

 

گر چه یک عمر خلاف آوردم

در مطاف تو طواف آوردم

 

کاش تا دور تو می‌‌گردیدم

مهدی فاطمه را می‌‌دیدم

 

در طواف تو شدم پابستش

تا که یک بوسه زنم بر دستش

 

نام او آمده نقل دهنم

منم و نالۀ یابن الحسنم

 

کعبه! کی از تو جدا گشت حسین؟

محو در ذات خدا گشت حسین؟

 

کاش جانم رسد از غصّه به لب

کعبه! کی از تو جدا شد زینب؟

 

دور تو باغ گل یاسی بود

اکبر و قاسم و عبّاسی بود

 

کعبه مهمان تو یک مادر بود

کودکی داشت، علی اصغر بود

 

کعبه از سوز درون داد بزن

گریه‌کن! ناله و فریاد بزن

 

میهمان تو بیابانی شد

حاجی فاطمه قربانی شد

 

در منای احد دادگرش

سر جدا شد، عوض موی سرش

 

شاخۀ یاس جدا شد، کعبه

دست عبّاس جدا شد، کعبه

 

کعبۀ او پسر فاطمه بود

حج عبّاس تو در علقمه بود

 

زخم بر برگ گل یاس زدند

تیر بر دیدۀ عبّاس زدند

 

چهره از اشک بشویم کعبه

از حسین تو بگویم کعبه

 

یوسف فاطمه را سنگ زدند

گرگ‌ها بر تن او چنگ زدند

 

چون بریدند سر از پیکر او

کرد با گریه نگه مادر او

 

کعبه مرهون حسین است حسین

زنده از خون حسین است حسین

 

«میثم» از بیت خدا داد سلام

به حسین و حرمش باد سلام

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×