مشخصات شعر

مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست

عید قربان است یا عید عنایات خداست؟

عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست

 

ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید

مرکز این جشن نورانی بیابان مناست

 

هر کجا رو آوریم و هر طرف چشم افکنیم

خیمۀ حجاج بیت‌الله پیش چشم ماست

 

نور از هر خیمه می‌‌تابد به بام آسمان

خیمه‌ها بیت‌الله و اشک و مناجات و دعاست

 

حاجیان دارند بر سر شوق ذبح گوسفند

قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست

 

ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف

خوش‌تر آن حاجی که جای او در آغوش خداست

 

جان من قربان آن حاجی که زیر خیمه‌ها

چشم او گریان به یاد خیمه‌‌های کربلاست

 

پیش‌تر از دید چشمم خیمه می‌آید به چشم

ای منا پاسخ بده، پس خیمۀ مهدی کجاست؟

 

حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال

پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست

 

این صدای گریۀ مهدی است می‌آید به گوش؛

یا صدای نالۀ «‌العفو» ختم‌الانبیاست؟

 

نالۀ جانسوز «یاالله» ختم‌المرسلین

یا صدای گریۀ شوق علی مرتضاست؟

 

یا امام مجتبا صورت نهاده بر زمین؛

یا نوای آسمان‌سوز قتیل نینواست؟

 

یک طرف آماده ابراهیم، بر ذبح پسر

یک طرف تسلیم، اسماعیل از بهر فداست

 

جان من قربان آن حاجی که قربانگاه او

گاه نهر علقمه، گه در کنار قتلگاست

 

جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او

طفل شیر و نوجوان و پیرمرد پارساست

 

حاجیان سر می‌‌تراشند و عزیز فاطمه

در منای دوست می‌‌بینم سرش از تن جداست

 

جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون

هم قتیل‌الاشقیا و هم ذبیحٌ بالقفاست

 

جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان

سر به نوک نی، تنش پامال سمّ اسب هاست

 

جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون

مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست

 

گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او

گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیر جفاست

 

مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست

عید قربان است یا عید عنایات خداست؟

عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست

 

ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید

مرکز این جشن نورانی بیابان مناست

 

هر کجا رو آوریم و هر طرف چشم افکنیم

خیمۀ حجاج بیت‌الله پیش چشم ماست

 

نور از هر خیمه می‌‌تابد به بام آسمان

خیمه‌ها بیت‌الله و اشک و مناجات و دعاست

 

حاجیان دارند بر سر شوق ذبح گوسفند

قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست

 

ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف

خوش‌تر آن حاجی که جای او در آغوش خداست

 

جان من قربان آن حاجی که زیر خیمه‌ها

چشم او گریان به یاد خیمه‌‌های کربلاست

 

پیش‌تر از دید چشمم خیمه می‌آید به چشم

ای منا پاسخ بده، پس خیمۀ مهدی کجاست؟

 

حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال

پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست

 

این صدای گریۀ مهدی است می‌آید به گوش؛

یا صدای نالۀ «‌العفو» ختم‌الانبیاست؟

 

نالۀ جانسوز «یاالله» ختم‌المرسلین

یا صدای گریۀ شوق علی مرتضاست؟

 

یا امام مجتبا صورت نهاده بر زمین؛

یا نوای آسمان‌سوز قتیل نینواست؟

 

یک طرف آماده ابراهیم، بر ذبح پسر

یک طرف تسلیم، اسماعیل از بهر فداست

 

جان من قربان آن حاجی که قربانگاه او

گاه نهر علقمه، گه در کنار قتلگاست

 

جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او

طفل شیر و نوجوان و پیرمرد پارساست

 

حاجیان سر می‌‌تراشند و عزیز فاطمه

در منای دوست می‌‌بینم سرش از تن جداست

 

جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون

هم قتیل‌الاشقیا و هم ذبیحٌ بالقفاست

 

جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان

سر به نوک نی، تنش پامال سمّ اسب هاست

 

جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون

مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست

 

گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او

گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیر جفاست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×