مشخصات شعر

سفر نزدیک است

لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است

راه عرش از دل صحرا چقدر نزدیک است

 

در دل خیمه بیایید همه جمع شوید

همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است

 

مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا

چقدر بوی گل یاس پدر نزدیک است

 

تا سری هست به سجده بگذارید امروز

لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است

 

تا توانید به ششماهۀ من بوسه زنید

بوسه‌های لب یک تیر سه پر نزدیک است

 

گریه‌ای کرد و غریبانه به زینب فرمود:

دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است

 

گفت آسوده بخوابید همین شب‌ها را

وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است

 

گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:

که فدای تو شوم، درد کمر نزدیک است

 

بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید

گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟

 

قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند

ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است

 

سفر نزدیک است

لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است

راه عرش از دل صحرا چقدر نزدیک است

 

در دل خیمه بیایید همه جمع شوید

همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است

 

مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا

چقدر بوی گل یاس پدر نزدیک است

 

تا سری هست به سجده بگذارید امروز

لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است

 

تا توانید به ششماهۀ من بوسه زنید

بوسه‌های لب یک تیر سه پر نزدیک است

 

گریه‌ای کرد و غریبانه به زینب فرمود:

دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است

 

گفت آسوده بخوابید همین شب‌ها را

وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است

 

گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:

که فدای تو شوم، درد کمر نزدیک است

 

بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید

گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟

 

قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند

ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×