مشخصات شعر

یاد غم کربلا

کشید بند طناب و تو را زمینت زد

میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد

 

همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی

دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد

 

بلند شو که دوباره جسارتی نکند

چه‌ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد

 

رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم

صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد

 

صدای سیلی و آن گوشواره می‌آید

صدای سیلی او بی صدا زمینت زد

 

فدای گریۀ تو یا مروج العاشور

همیشه یاد غم کربلا زمینت زد

 

سری که گشت جدا از قفا، شما را کشت

سری که رفت روی نیزه‌ها، زمینت زد

 

میان شعله به یاد رقیه افتادی

کشید بند طناب و تو را زمینت زد

 

یاد غم کربلا

کشید بند طناب و تو را زمینت زد

میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد

 

همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی

دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد

 

بلند شو که دوباره جسارتی نکند

چه‌ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد

 

رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم

صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد

 

صدای سیلی و آن گوشواره می‌آید

صدای سیلی او بی صدا زمینت زد

 

فدای گریۀ تو یا مروج العاشور

همیشه یاد غم کربلا زمینت زد

 

سری که گشت جدا از قفا، شما را کشت

سری که رفت روی نیزه‌ها، زمینت زد

 

میان شعله به یاد رقیه افتادی

کشید بند طناب و تو را زمینت زد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×