مشخصات شعر

رمز شروع گریه با ذکر حسین است

 

شاید کسی حال مرا پرسیده باشد

یا اشک چشمان ترم را دیده باشد

 

حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود

از دوری ماه خدا رنجیده باشد

 

کی می‌‌‌رسد تا آسمان‌‌ها  بنده‌ای که

در گوشۀ زندان تن پوسیده باشد؟

 

پیروز میدان جهاد روزه داری ست

هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد

 

فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم

گمگشته‌ای که روشنای دیده باشد

 

امکان ندارد سفره دار ماه غفران

تا این زمان ما را نیامرزیده باشد

 

شاید خدا در لحظه‌های روشن قدر

ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد

 

بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه

بر روی گونه اشک غم باریده باشد

 

رمز شروع گریه با ذکر حسین است

چشمی اگر چون چشمه‌ای خشکیده باشد

 

دنیا ندیده تا به حالا پیکری را

که این چنین روی زمین پاشیده باشد

 

عالم ندیده که کسی مانند زینب

مرثیۀ گودال را فهمیده باشد

 

حتّی اگر زیر گلویش را به جای

مادر میان کربلا بوسیده باشد

 

خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد

خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد

 

رمز شروع گریه با ذکر حسین است

 

شاید کسی حال مرا پرسیده باشد

یا اشک چشمان ترم را دیده باشد

 

حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود

از دوری ماه خدا رنجیده باشد

 

کی می‌‌‌رسد تا آسمان‌‌ها  بنده‌ای که

در گوشۀ زندان تن پوسیده باشد؟

 

پیروز میدان جهاد روزه داری ست

هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد

 

فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم

گمگشته‌ای که روشنای دیده باشد

 

امکان ندارد سفره دار ماه غفران

تا این زمان ما را نیامرزیده باشد

 

شاید خدا در لحظه‌های روشن قدر

ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد

 

بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه

بر روی گونه اشک غم باریده باشد

 

رمز شروع گریه با ذکر حسین است

چشمی اگر چون چشمه‌ای خشکیده باشد

 

دنیا ندیده تا به حالا پیکری را

که این چنین روی زمین پاشیده باشد

 

عالم ندیده که کسی مانند زینب

مرثیۀ گودال را فهمیده باشد

 

حتّی اگر زیر گلویش را به جای

مادر میان کربلا بوسیده باشد

 

خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد

خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×