مشخصات شعر

عقیق شکسته

با ناله‌اش آرامش زندان شکسته

حتّی سکوت مرد زندان‌بان شکسته

 

بشکن نمازت را مسافر، وقت تنگ‌ست

وقتی ستون خیمۀ ایمان شکسته

 

موسی میان وادی ایمن اسیرست

ده طور در اجرای ده فرمان شکسته

 

آیات الرحمان به هم پیچیده آیا

یا استخوان لؤلؤ و مرجان شکسته؟

 

در باغ ایران داده طوبایش ثمرها

هرچند از بیداد این و آن شکسته

 

او نیز از زندان میان تشت دیده‌ست

سنگ صبور زینب و طفلان شکسته

 

این تازیانه می‌زند آن خیزران را

پهلو پریشان می‌شود دندان شکسته

 

با خیزران بی‌وضو باید بگویم:

دندان قاری حرمت قرآن شکسته

 

برگو مخواند روی نیزه مصحفش را

بر مردم رجّالۀ پیمان‌شکسته

 

حالا که خالی مانده گهواره، چگونه‌ست

بغض گلوی تشنۀ باران شکسته

 

مگذار پا را پیش‌تر، این روضه بازست

وقتی عقیقی گوشۀ میدان شکسته

 

عقیق شکسته

با ناله‌اش آرامش زندان شکسته

حتّی سکوت مرد زندان‌بان شکسته

 

بشکن نمازت را مسافر، وقت تنگ‌ست

وقتی ستون خیمۀ ایمان شکسته

 

موسی میان وادی ایمن اسیرست

ده طور در اجرای ده فرمان شکسته

 

آیات الرحمان به هم پیچیده آیا

یا استخوان لؤلؤ و مرجان شکسته؟

 

در باغ ایران داده طوبایش ثمرها

هرچند از بیداد این و آن شکسته

 

او نیز از زندان میان تشت دیده‌ست

سنگ صبور زینب و طفلان شکسته

 

این تازیانه می‌زند آن خیزران را

پهلو پریشان می‌شود دندان شکسته

 

با خیزران بی‌وضو باید بگویم:

دندان قاری حرمت قرآن شکسته

 

برگو مخواند روی نیزه مصحفش را

بر مردم رجّالۀ پیمان‌شکسته

 

حالا که خالی مانده گهواره، چگونه‌ست

بغض گلوی تشنۀ باران شکسته

 

مگذار پا را پیش‌تر، این روضه بازست

وقتی عقیقی گوشۀ میدان شکسته

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×