مشخصات شعر

خدا به ماه رسانده ست دست دریا را

چنان که وقت عطش جرعه‌ای گوارا را

طلب کنید فقط ساقی العطاشا را

 

هنوز جای علامت به شانۀ پدر است
سپرده زیر علم دست صاحبش ما را



دوبارۀ خانۀ ما سفرۀ اباالفضل است
گمان کنم گره‌ای هست کار بابا را

 

به یک نگاه اباالفضل هم نخواهم داد
اگر دهند به دستم تمام دنیا را



به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا
میان دسته میانداری مسیحا را

 

غروب می‌کند از فرط خجلتش خورشید
نقاب اگر که بگیرند ماه زیبا را
 


فقط به علقمه، آن هم درست ظهر عطش
خدا به ماه رسانده ست دست دریا را

 

خدا کند برساند به خیمه مشکش را
خدا کند نبرند آبروی سقا را



خبر رسید که از روی زین زمین افتاد
خدا کند برسانند زود زهرا را

 

خدا به ماه رسانده ست دست دریا را

چنان که وقت عطش جرعه‌ای گوارا را

طلب کنید فقط ساقی العطاشا را

 

هنوز جای علامت به شانۀ پدر است
سپرده زیر علم دست صاحبش ما را



دوبارۀ خانۀ ما سفرۀ اباالفضل است
گمان کنم گره‌ای هست کار بابا را

 

به یک نگاه اباالفضل هم نخواهم داد
اگر دهند به دستم تمام دنیا را



به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا
میان دسته میانداری مسیحا را

 

غروب می‌کند از فرط خجلتش خورشید
نقاب اگر که بگیرند ماه زیبا را
 


فقط به علقمه، آن هم درست ظهر عطش
خدا به ماه رسانده ست دست دریا را

 

خدا کند برساند به خیمه مشکش را
خدا کند نبرند آبروی سقا را



خبر رسید که از روی زین زمین افتاد
خدا کند برسانند زود زهرا را

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×