مشخصات شعر

من را ببر به جنت الاحرار کربلا

با نور خود سرشت مرا ناب ناب کن

من را برای نوکری‌ات انتخاب کن

 

هر چند بد حساب شدم، بی وفا شدم

اما مرا ز گریه کنانت حساب کن

 

من را به حق مادرت ارباب رد مکن

امشب بیا به خاطر زهرا ثواب کن

 

اول به دست خالی من یک نگاه ... آه

درمانده را اگر دلت آمد جواب کن

 

در فتنه خیز غفلت و آفات و ابتلا

قلبم ز دست می‌رود آخر، شتاب کن

 

یک گوشه از تجلی خود را نشان بده

یک شب برای عاشق خود فتح باب کن

 

در آتش فراق حریم الهی‌ات

این قلب بی‌شکیب مرا کم عذاب کن

 

من را ببر به جنت الاحرار کربلا

با مسلم و حبیب و وهب، هم رکاب کن

 

ما تشنۀ بصیرت عباس گونه‌ایم

در قلب‌های سینه زنان انقلاب کن

 

شیب الخضیب فاطمه! من کشتۀ توام

این چهره را ز خون گلویم خضاب کن

من را ببر به جنت الاحرار کربلا

با نور خود سرشت مرا ناب ناب کن

من را برای نوکری‌ات انتخاب کن

 

هر چند بد حساب شدم، بی وفا شدم

اما مرا ز گریه کنانت حساب کن

 

من را به حق مادرت ارباب رد مکن

امشب بیا به خاطر زهرا ثواب کن

 

اول به دست خالی من یک نگاه ... آه

درمانده را اگر دلت آمد جواب کن

 

در فتنه خیز غفلت و آفات و ابتلا

قلبم ز دست می‌رود آخر، شتاب کن

 

یک گوشه از تجلی خود را نشان بده

یک شب برای عاشق خود فتح باب کن

 

در آتش فراق حریم الهی‌ات

این قلب بی‌شکیب مرا کم عذاب کن

 

من را ببر به جنت الاحرار کربلا

با مسلم و حبیب و وهب، هم رکاب کن

 

ما تشنۀ بصیرت عباس گونه‌ایم

در قلب‌های سینه زنان انقلاب کن

 

شیب الخضیب فاطمه! من کشتۀ توام

این چهره را ز خون گلویم خضاب کن

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×