مشخصات شعر

بند ششم از ترکیب بند محتشم کاشانی

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریدۀ رحمت قلم زنند

 

ترسم کزین گناه، شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

 

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

 

آه از دمی که با کفن خون چکان ز خاک

آل علی چو شعلۀ آتش علم زنند

 

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصۀ محشر قدم زنند

 

جمعی که زد به هم صفشان، شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

 

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

 

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

بند ششم از ترکیب بند محتشم کاشانی

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریدۀ رحمت قلم زنند

 

ترسم کزین گناه، شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

 

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

 

آه از دمی که با کفن خون چکان ز خاک

آل علی چو شعلۀ آتش علم زنند

 

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصۀ محشر قدم زنند

 

جمعی که زد به هم صفشان، شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

 

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

 

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×