مشخصات شعر

ببار ای دیده

ببار ای دیده از داغ علیِ مرتضا امشب

که خون گرید ز داغ او تمام دیده‌ها امشب

 

به تیغ ابن ملجم شد روان خون سر مولا

که از این داغ می‌نالد همه ارض و سما امشب

 

پس از عمری شکیبایی ز نامردی این مردم

رسد شیر خدا دیگر به دامان خدا امشب

 

تماشایی بود امشب وصال حیدر و زهرا

رسد خیر البشر آخر سوی خیر النساء امشب

 

علی رفت از جهان و شد یتیمی سهم این عالم

غریبی ماند بعد از این برای مجتبا امشب

 

نگاه آخرش بود و غم زینب که در او بود

پریشان حسینش بود داغ کربلا امشب

 

ببار ای دیده

ببار ای دیده از داغ علیِ مرتضا امشب

که خون گرید ز داغ او تمام دیده‌ها امشب

 

به تیغ ابن ملجم شد روان خون سر مولا

که از این داغ می‌نالد همه ارض و سما امشب

 

پس از عمری شکیبایی ز نامردی این مردم

رسد شیر خدا دیگر به دامان خدا امشب

 

تماشایی بود امشب وصال حیدر و زهرا

رسد خیر البشر آخر سوی خیر النساء امشب

 

علی رفت از جهان و شد یتیمی سهم این عالم

غریبی ماند بعد از این برای مجتبا امشب

 

نگاه آخرش بود و غم زینب که در او بود

پریشان حسینش بود داغ کربلا امشب

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×