مشخصات شعر

نشانۀ عشق

 

آن شب، شب عاشقانۀ عشق  

می‌خواند فلک، ترانۀ عشق


هفتاد و دو عاشق سلحشور  

رفتند به بیکرانۀ عشق


هفتاد و دو شمع آب شد آب  

در آتش جاودانۀ عشق


هفتاد و دو باغ نور، خندید  

در وسعت آشیانۀ عشق


هفتاد دو دوست را شهادت  

بنواخت ز تازیانۀ عشق


هفتاد و دو مشعل محبت  

شد شعله‌ور از زبانۀ عشق


هفتاد دو آفتاب، خفتند  

در برج شرف، به خانۀ عشق

 
هفتاد و دو قهرمان، نوشتند  

منظومۀ عاشقانۀ عشق


هفتاد و دو یار، گرد یک پیر  

جستند ز هم نشانۀ عشق


هر یار، چون قطره‌ای ز خود رفت
پیوست به رودخانۀ عشق

 

نشانۀ عشق

 

آن شب، شب عاشقانۀ عشق  

می‌خواند فلک، ترانۀ عشق


هفتاد و دو عاشق سلحشور  

رفتند به بیکرانۀ عشق


هفتاد و دو شمع آب شد آب  

در آتش جاودانۀ عشق


هفتاد و دو باغ نور، خندید  

در وسعت آشیانۀ عشق


هفتاد دو دوست را شهادت  

بنواخت ز تازیانۀ عشق


هفتاد و دو مشعل محبت  

شد شعله‌ور از زبانۀ عشق


هفتاد دو آفتاب، خفتند  

در برج شرف، به خانۀ عشق

 
هفتاد و دو قهرمان، نوشتند  

منظومۀ عاشقانۀ عشق


هفتاد و دو یار، گرد یک پیر  

جستند ز هم نشانۀ عشق


هر یار، چون قطره‌ای ز خود رفت
پیوست به رودخانۀ عشق

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×