مشخصات شعر

ماه زیبای کفن پوش

 

لاله سرخی و از خون خودت، تر شده‌ای

بی سبب نیست که اینگونه معطر شده‌ای


دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی

راستی باغی از آلالۀ پرپر شده‌ای

 

 تنش تیغ و تنت، کرب و بلا را لرزاند

زخمی صاعقۀ خنجر و حنجر شده‌ای


چه کنم با غم این پیکر پا مال شده؟

بی پر و بال‌تر از هر چه کبوتر شده‌ای


سنگ بر آینه‌ات خورده و تکثیر شده

مثل غم های دلم، چند برابر شده‌ای


ماه زیبای کفن پوش! هلالم کردی

شاخ شمشاد عمو، مثل صنوبر شده‌ای


مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز

ولی امروز، تو مهمان برادر شده‌ای


ای به کام شهادت ز عسل شیرین‌تر

تو در آیین وفا آینه باور شده‌ای


ای به کام تو شهادت ز عسل شیرین‌تر

تو در آیین وفا آینه باور شده‌ای


این جماعت همه دنبال سرت آمده‌اند

چشم بر هم بزنی پیکر بی سر شده‌ای


دست و پا می‌زنی و من جگرم می‌سوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شده‌ای

ماه زیبای کفن پوش

 

لاله سرخی و از خون خودت، تر شده‌ای

بی سبب نیست که اینگونه معطر شده‌ای


دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی

راستی باغی از آلالۀ پرپر شده‌ای

 

 تنش تیغ و تنت، کرب و بلا را لرزاند

زخمی صاعقۀ خنجر و حنجر شده‌ای


چه کنم با غم این پیکر پا مال شده؟

بی پر و بال‌تر از هر چه کبوتر شده‌ای


سنگ بر آینه‌ات خورده و تکثیر شده

مثل غم های دلم، چند برابر شده‌ای


ماه زیبای کفن پوش! هلالم کردی

شاخ شمشاد عمو، مثل صنوبر شده‌ای


مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز

ولی امروز، تو مهمان برادر شده‌ای


ای به کام شهادت ز عسل شیرین‌تر

تو در آیین وفا آینه باور شده‌ای


ای به کام تو شهادت ز عسل شیرین‌تر

تو در آیین وفا آینه باور شده‌ای


این جماعت همه دنبال سرت آمده‌اند

چشم بر هم بزنی پیکر بی سر شده‌ای


دست و پا می‌زنی و من جگرم می‌سوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شده‌ای

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×