مشخصات شعر

صفحۀ ‌سوم

دوباره پلک خسته‌ی تری به خواب می‌رود

توان ندارد او ولی چه با شتاب می‌رود!

 

نگاه کن به فاطمی‌ترین اسیر قافله

که مثل عکس سوخته، میان قاب می‌رود

 

آبله پشت آبله، نمی‌رسد به قافله

ز نیزه بوسه‌ای رسد، پا به رکاب می‌رود

 

لباس‌های کوچکش، دگر به او نمی‌خورَد

که ثانیه‌به‌ثانیه، چو شمع، آب می‌رود

 

گل بنفش را ببین، به صورت بنفشه‌ای

که زیر بار چشم‌ها، از او گلاب می‌رود

 

شام سیاه شام را، به شامیان سیاه کرد

همین که هفت پشت او، به آفتاب می‌رود

 

دفتر قصّه‌ی غمش، چه زود بسته می‌شود!

ببین فقط سه صفحه از، متن کتاب می‌رود

 

صفحۀ ‌سوم

دوباره پلک خسته‌ی تری به خواب می‌رود

توان ندارد او ولی چه با شتاب می‌رود!

 

نگاه کن به فاطمی‌ترین اسیر قافله

که مثل عکس سوخته، میان قاب می‌رود

 

آبله پشت آبله، نمی‌رسد به قافله

ز نیزه بوسه‌ای رسد، پا به رکاب می‌رود

 

لباس‌های کوچکش، دگر به او نمی‌خورَد

که ثانیه‌به‌ثانیه، چو شمع، آب می‌رود

 

گل بنفش را ببین، به صورت بنفشه‌ای

که زیر بار چشم‌ها، از او گلاب می‌رود

 

شام سیاه شام را، به شامیان سیاه کرد

همین که هفت پشت او، به آفتاب می‌رود

 

دفتر قصّه‌ی غمش، چه زود بسته می‌شود!

ببین فقط سه صفحه از، متن کتاب می‌رود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×