مشخصات شعر

ایران فدای مام تو یا زین العابدین

ماییم مست جام تو یا زین العابدین

خانه خراب نام تو یا زین العابدین

 

هستیم مرغ بام تو یا زین العابدین

مست علی الدوام تو یا زین العابدین

 

پس می‌دهم سلام تو یا زین العابدین

 

دردم همین‌که با تو دوا می‌شود بس است

ذکرم همین‌که نام شما می‌شود بس است

 

لطف تو دستگیر گدا می‌شود بس است

وقتی‌که مستجاب دعا می‌شود بس است

 

با رحمت مدام تو یا زین العبادین

 

با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟

آب دهان کیست چنین کیمیا گری

 

آورده‌ام برات اگر دیدۀ تری

فهمیده‌ام شکسته دلی خوب می‌خری

 

به به به این مرام تو یا زین العابدین

 

نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما

سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما

 

کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما

فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما

 

با اشتیاق دام تو یا زین العابدین

 

مهر غلامی پدرت بر جبین ماست

حب الحسین روز قیامت نگین ماست

 

شهبانوی مجلله شورآفرین ماست

نامش شرافت همۀ سرزمین ماست

 

ایران فدای مام تو یا زین العابدین

 

گرچه اسیر شد، امه الله شد فقط

روشن‌ترین ستاره پس از ماه شد فقط

 

آوارۀ حسین دراین راه شد فقط

مهریه‌اش بهشت رخ شاه شد فقط

 

دلبست بر امام تو یا زین العابدین

 

نخل بهشت از رطبت بوسه می‌گرفت

جبریل از نماز شبت بوسه می‌گرفت

 

سجاده نیز از لقبت بوسه می‌گرفت

آنقدر حسین از دو لبت بوسه می‌گرفت

 

جانم به این مقام تو یا زین العابدین

 

نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است

بالای ساق عرش عمودت مشخص است

 

یکپارچه علی است وجودت، مشخص است

زهرا در این قیام و قعودت مشخص است

 

حق کرده احترام تو یا زین العابدین

 

ذکر عروج حلقۀ رندان صحیفه‌ات

شد روشنایی شب ایمان صحیفه‌ات

 

نهج البلاغه‌ای است فروزان صحیفه‌ات

شد خط به خط برادر قرآن صحیفه‌ات

 

دارد شکر کلام تو یا زین العابدین

 

کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر

آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر

 

آقای دوستان خدا، ای امان شهر

ابری شده است بار دگر آسمان شهر

 

با سجدۀ غلام تو یا زین العابدین

 

مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است

ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است

 

یک اربعین تکیه گاه تو زینب است

وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است

 

شد استوار گام تو یا زین العابدین

 

کشتی عشق را تو به ساحل رسانده‌ای

با دست‌های بسته اگر خطبه خوانده‌ای

 

ابن زیاد را سرجایش نشانده‌ای

کاخ یزید را تو به خاری کشانده‌ای

 

احسنت بر قیام تو یا زین العابدین

 

آویز دست مادر من نذر مرقدت

دو گوشوار دختر من نذر مرقدت

 

فرشی که هست در بر من نذر مرقدت

چیزی نداشتم، سر من نذر مرقدت

 

قبر بدون بام تو یا زین العابدین

 

شاید دوباره صحن و سرایی درست شد

بین مدینه نیز بنایی درست شد

 

یک گنبد امام رضایی درست شد

آخر ضریح‌های طلایی درست شد

 

آنجا به احترام تو یا زین العابدین

 

با ما ز دردهای شب قافله بگو

از زخم گردن و اثر سلسله بگو

 

از خار و پا و سوختن و آبله بگو

از طرز خنده‌های بد حرمله بگو

 

دور و بر خیام تو یا زین العابدین

 

با تو حدیث کرببلا ترجمه شد و

دانه به دانۀ شهدا ترجمه شد و

 

با یک حصیر مرثیه‌ها ترجمه شد و

جسم مرمل بدما ترجمه شد و

 

با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین

ایران فدای مام تو یا زین العابدین

ماییم مست جام تو یا زین العابدین

خانه خراب نام تو یا زین العابدین

 

هستیم مرغ بام تو یا زین العابدین

مست علی الدوام تو یا زین العابدین

 

پس می‌دهم سلام تو یا زین العابدین

 

دردم همین‌که با تو دوا می‌شود بس است

ذکرم همین‌که نام شما می‌شود بس است

 

لطف تو دستگیر گدا می‌شود بس است

وقتی‌که مستجاب دعا می‌شود بس است

 

با رحمت مدام تو یا زین العبادین

 

با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟

آب دهان کیست چنین کیمیا گری

 

آورده‌ام برات اگر دیدۀ تری

فهمیده‌ام شکسته دلی خوب می‌خری

 

به به به این مرام تو یا زین العابدین

 

نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما

سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما

 

کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما

فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما

 

با اشتیاق دام تو یا زین العابدین

 

مهر غلامی پدرت بر جبین ماست

حب الحسین روز قیامت نگین ماست

 

شهبانوی مجلله شورآفرین ماست

نامش شرافت همۀ سرزمین ماست

 

ایران فدای مام تو یا زین العابدین

 

گرچه اسیر شد، امه الله شد فقط

روشن‌ترین ستاره پس از ماه شد فقط

 

آوارۀ حسین دراین راه شد فقط

مهریه‌اش بهشت رخ شاه شد فقط

 

دلبست بر امام تو یا زین العابدین

 

نخل بهشت از رطبت بوسه می‌گرفت

جبریل از نماز شبت بوسه می‌گرفت

 

سجاده نیز از لقبت بوسه می‌گرفت

آنقدر حسین از دو لبت بوسه می‌گرفت

 

جانم به این مقام تو یا زین العابدین

 

نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است

بالای ساق عرش عمودت مشخص است

 

یکپارچه علی است وجودت، مشخص است

زهرا در این قیام و قعودت مشخص است

 

حق کرده احترام تو یا زین العابدین

 

ذکر عروج حلقۀ رندان صحیفه‌ات

شد روشنایی شب ایمان صحیفه‌ات

 

نهج البلاغه‌ای است فروزان صحیفه‌ات

شد خط به خط برادر قرآن صحیفه‌ات

 

دارد شکر کلام تو یا زین العابدین

 

کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر

آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر

 

آقای دوستان خدا، ای امان شهر

ابری شده است بار دگر آسمان شهر

 

با سجدۀ غلام تو یا زین العابدین

 

مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است

ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است

 

یک اربعین تکیه گاه تو زینب است

وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است

 

شد استوار گام تو یا زین العابدین

 

کشتی عشق را تو به ساحل رسانده‌ای

با دست‌های بسته اگر خطبه خوانده‌ای

 

ابن زیاد را سرجایش نشانده‌ای

کاخ یزید را تو به خاری کشانده‌ای

 

احسنت بر قیام تو یا زین العابدین

 

آویز دست مادر من نذر مرقدت

دو گوشوار دختر من نذر مرقدت

 

فرشی که هست در بر من نذر مرقدت

چیزی نداشتم، سر من نذر مرقدت

 

قبر بدون بام تو یا زین العابدین

 

شاید دوباره صحن و سرایی درست شد

بین مدینه نیز بنایی درست شد

 

یک گنبد امام رضایی درست شد

آخر ضریح‌های طلایی درست شد

 

آنجا به احترام تو یا زین العابدین

 

با ما ز دردهای شب قافله بگو

از زخم گردن و اثر سلسله بگو

 

از خار و پا و سوختن و آبله بگو

از طرز خنده‌های بد حرمله بگو

 

دور و بر خیام تو یا زین العابدین

 

با تو حدیث کرببلا ترجمه شد و

دانه به دانۀ شهدا ترجمه شد و

 

با یک حصیر مرثیه‌ها ترجمه شد و

جسم مرمل بدما ترجمه شد و

 

با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×