مشخصات شعر

شمیم سر

بگذار که این باغ درش گم شده باشد
گل‌های ترش برگ و برش گم شده باشد

 

جز چشم به راهی به چه دل خوش کند این باغ
گر قاصدک نامه برش گم شده باشد

 

باغ شب من کاش درش بسته بماند
ای کاش کلید سحرش گم شده باشد

 

بی اختر و ماه است دلم مثل کسی که
صندوقچۀ سیم و زرش گم شده باشد

 

شب تیره و تار است و بلا دیده و خاموش
انگار که قرص قمرش گم شده باشد

 

چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ
خواب پدری که پسرش گم شده باشد

 

آن روز تو را یافتم افتاده و تنها
در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد

 

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشۀ عطری که درش گم شده باشد

شمیم سر

بگذار که این باغ درش گم شده باشد
گل‌های ترش برگ و برش گم شده باشد

 

جز چشم به راهی به چه دل خوش کند این باغ
گر قاصدک نامه برش گم شده باشد

 

باغ شب من کاش درش بسته بماند
ای کاش کلید سحرش گم شده باشد

 

بی اختر و ماه است دلم مثل کسی که
صندوقچۀ سیم و زرش گم شده باشد

 

شب تیره و تار است و بلا دیده و خاموش
انگار که قرص قمرش گم شده باشد

 

چاهی است همه ناله و دشتی است همه گرگ
خواب پدری که پسرش گم شده باشد

 

آن روز تو را یافتم افتاده و تنها
در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد

 

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشۀ عطری که درش گم شده باشد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×