مشخصات شعر

به مناسبت ولادت امام علی (ع)

عصر روز واقعه تنهاست زینبش

با آن دواتِ ناب که زمزم مُرکبش

 جبریل می‌نویسد از آن حُسن مطلبش

 

جبریل می‌نویسد از اوصاف مرتضی

 با آن زبان عرشی و خطِّ مُعَربش

 

وصفش برون ز حدِّ گمان بشر نوشت

 با دست چینی از کلماتِ مُرتبش

 

آمیزه‌ای ز نام خداوند نام او

 محبوبِ ذوالجلال و مقام مقرّبش

 

نوشیده کائنات از آن ساغر علی

 نهج البلاغه را و شراب لبالبش

 

جز پنج سالِ سبز، زمین و زمان چرا

 طاقت نداشتند ببینند منصبش

 

دل می‌برد ز عالم و آدم ابوالبشر

 شعر ظَلَمتُ نَفسی اش و ذکر یارب‌اش

 

تیغش چنان بلیغ و زبانش چنان رسا

 عالم به لرزه افتد اگر تر کند لبش

 

دست خدا و چشم خدا شرح لافتی است

 تا سر چگونه جنبد از او عَمر و مَرحَبش

 

صد حیف کوچه کوچه مدینه است و فاطمه ش

 یا عصر روز واقعه تنهاست زینبش

 

مانده ست یک سوار، سواری که آشناست

 تیغی به دست و پا به رکابست مرکبش

به مناسبت ولادت امام علی (ع)

عصر روز واقعه تنهاست زینبش

با آن دواتِ ناب که زمزم مُرکبش

 جبریل می‌نویسد از آن حُسن مطلبش

 

جبریل می‌نویسد از اوصاف مرتضی

 با آن زبان عرشی و خطِّ مُعَربش

 

وصفش برون ز حدِّ گمان بشر نوشت

 با دست چینی از کلماتِ مُرتبش

 

آمیزه‌ای ز نام خداوند نام او

 محبوبِ ذوالجلال و مقام مقرّبش

 

نوشیده کائنات از آن ساغر علی

 نهج البلاغه را و شراب لبالبش

 

جز پنج سالِ سبز، زمین و زمان چرا

 طاقت نداشتند ببینند منصبش

 

دل می‌برد ز عالم و آدم ابوالبشر

 شعر ظَلَمتُ نَفسی اش و ذکر یارب‌اش

 

تیغش چنان بلیغ و زبانش چنان رسا

 عالم به لرزه افتد اگر تر کند لبش

 

دست خدا و چشم خدا شرح لافتی است

 تا سر چگونه جنبد از او عَمر و مَرحَبش

 

صد حیف کوچه کوچه مدینه است و فاطمه ش

 یا عصر روز واقعه تنهاست زینبش

 

مانده ست یک سوار، سواری که آشناست

 تیغی به دست و پا به رکابست مرکبش

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×