مشخصات شعر

پشت حصار حرم

دل، پشتِ حصار حرمت خسته‏‌ترین است 
در سایۀ دیوار تو بنشسته‌‏ترین است 


بگشا گره از بال فرو بستۀ پرواز 
کاین خیل کبوتر به تو دل‏بسته‌‏ترین است 


سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران 
بنواخته‏‌ای آنچه که بشکسته‌‏ترین است 


زنجیر غلامان تو تا نوحه‏‌گری کرد 
چشمان به خون تر شده، سر دسته‌‏ترین است

 
عمری است که در دیدۀ ما شور فرات است 
تا دیده به تاریخ تو پیوسته‌‏ترین است 


پیشانی عُشّاق تو را مِهر تو مُهر است 
این نقش جبینی است که برجسته‌‏ترین است 


نذرت چه کنم؟ غیر نفس‏‌های بریده 
تا هست در اندوه تو بگسسته‌‏ترین است 

پشت حصار حرم

دل، پشتِ حصار حرمت خسته‏‌ترین است 
در سایۀ دیوار تو بنشسته‌‏ترین است 


بگشا گره از بال فرو بستۀ پرواز 
کاین خیل کبوتر به تو دل‏بسته‌‏ترین است 


سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران 
بنواخته‏‌ای آنچه که بشکسته‌‏ترین است 


زنجیر غلامان تو تا نوحه‏‌گری کرد 
چشمان به خون تر شده، سر دسته‌‏ترین است

 
عمری است که در دیدۀ ما شور فرات است 
تا دیده به تاریخ تو پیوسته‌‏ترین است 


پیشانی عُشّاق تو را مِهر تو مُهر است 
این نقش جبینی است که برجسته‌‏ترین است 


نذرت چه کنم؟ غیر نفس‏‌های بریده 
تا هست در اندوه تو بگسسته‌‏ترین است 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×