مشخصات شعر

عقاب شکسته بال

درست مثل عقابی که تیر خورده پرش

چه پر شکسته می‌آید، چه آمده به سرش؟

 

شکسته‌تر ز پر و بال او دلش باشد

فرار می‌کند از عمر پوچ و بی ثمرش

 

خجالت از سر و رویش عجیب می‌ریزد

مسافر است و پشیمانی است همسفرش

 

از آن طرف چه سراسیمه می‌دود آخر

در این طرف چه کسی ایستاده منتظرش؟

 

درست مثل اسیران می‌آید این طرف و

دو دست خالی خود را گرفته پشت سرش

 

اسیر بود و دوید و رسید و حر شد او

و گفت حرف دلش را زبان چشم ترش

 

هزار مرتبه شکر خدا که برگشت از

مسیر دوزخ و آن پیچ های پر خطرش

 

به یک شب او ره صد ساله را چنان پیمود

که در زمین و سماوات پر شده خبرش

عقاب شکسته بال

درست مثل عقابی که تیر خورده پرش

چه پر شکسته می‌آید، چه آمده به سرش؟

 

شکسته‌تر ز پر و بال او دلش باشد

فرار می‌کند از عمر پوچ و بی ثمرش

 

خجالت از سر و رویش عجیب می‌ریزد

مسافر است و پشیمانی است همسفرش

 

از آن طرف چه سراسیمه می‌دود آخر

در این طرف چه کسی ایستاده منتظرش؟

 

درست مثل اسیران می‌آید این طرف و

دو دست خالی خود را گرفته پشت سرش

 

اسیر بود و دوید و رسید و حر شد او

و گفت حرف دلش را زبان چشم ترش

 

هزار مرتبه شکر خدا که برگشت از

مسیر دوزخ و آن پیچ های پر خطرش

 

به یک شب او ره صد ساله را چنان پیمود

که در زمین و سماوات پر شده خبرش

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×