دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روضۀ مکشوف

نه بوی مشک نه چون بوی نافه‌ی ختن است

نه بوی یاسمن است این نه بوی یاس من است

 

نه بوی چادر خاکی نه عطر آن گودال

بقیع روضه‌ی مکشوف کوچه و زدن است

 

حسین‌تر

خیال کن که دری سر به سر شرر شده باشد

به روی پاشنه چرخیده در به در شده باشد

 

خیال کن که حسن لحظه‌ی کبودی مادر

دلش بگیرد از این غصه که پسر شده باشد

ضریح خیالی

یکی کم است هزاران کفن اضافه کنید

سه تا سه تا به تنش پیرهن اضافه کنید

 

کمی خیال کنید و ضریحی از زنجیر

به شکل پنجره بر این بدن اضافه کنید

زینب به پای تشت تو از دست می‌رود

گل کرده در زمین، کرم آسمانیت

آغوش باز می‌رسد از مهربانیت

 

حالا بیا و سفره مینداز سفره‌دار

حالت خراب می‌شود و ناتوانیت

 

دارد مرا شبیه خودت پیر می‌کند

جان برده از تمام تنم نیمه‌جانیت

آخرین کفن

زینب بیاور آخرین رخت کفن را

تا که کفن پوشم تن سبز حسن را

 

خالی است جای مادرم تا که ببوسد

لب‌های سرخ یوسف گل پیرهن را

روضۀ لایوُم

سایه‌ی دستی میان قاب چشمان ترش

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش

 

رنگ خون پاشیده بر آیینه‌ی احساس او

لکه‌های سرخ روی گوشوار مادرش

چشم خمار

در مدح تو باید که ببندیم دهان را

وقتی که بریدند ادیبانه زبان را

 

بازار سر زلف تو از بس‌که شلوغ است

انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را

از حسن تا کربلا

 

اخم شیطان باز می‌گردد تبسم می‌شود

جعده بعد از زهر درگیر توهم می‌شود

 

آتش سم است اما پشت درب خانه نه

پشت درب سینه‌ات لبریز هیزم می‌شود

کریم اهل بیت (ع)

از تمام بیشترها بیشتر بخشیده است

به ابوذرها هم این بخشنده زر بخشیده است

 

تازه از سهم نداری‌های خود هم بارها

در مدینه نخل را قبل از ثمر بخشیده است

آقای من

آنقَدَر آقاست که آقای من هم می‌شود

باعث تکمیل جمع پنج تن هم می‌شود

 

هم نبی و هم حسین و هم علی، هم فاطمه است

بگذریم از اینکه این آقا حسن هم می‌شود

سمت بهار

از دگران حسن تو باشد جدا

حسن رخت جلوۀ حسن خدا

 

قدر شب قدر بود موی تو

رونق محراب ز ابروی تو

تا تکه تکه ریخت به روی غزل دلش

از زادگاه سبز ملائک دمیده بود، وقتی‌که رنگ از رخ دنیا پریده بود

وقتش رسیده بود که زیبا شود زمین، یک قطره نور از دل کوثر چکیده بود

 

کم کم رسید نیمه‌ای از هل اَتی به او، بارید نور کوثر و شمس و ضحی به او

بخشید حسن خلق خودش را خدا به او، در دست‌هاش طرح سخاوت کشیده بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×