دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کربلا تکرار شد اینجا

 

با چه توجیهی مداد از هم نریخت؟

هرقدر توضیح داد از هم نریخت

 

با وجودی که گذشت از جسم تو

ازچه خاک و ابر و باد ازهم نریخت؟

داغ سرخ

هر چند نگاه تو مقیّد به رضاست

در باغ دلت عطر بهشت شهداست

 

در سینۀ مجروح تو داغی سرخ از

خورشیدِ به خون نشستۀ کرببلاست

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
مانند عاشورا ورق زد داستان را

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را

 

وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
آب هم چون کربلا در خانه‌ات نایاب شد

ای که بر جود تو عیسای نبی رو می‌زند

روبروی گنبد تو نوح زانو می‌زند

صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می‌زند

شمع عمرت در جوانی از چه سوسو می‌زند

به مناسبت شهادت امام جواد (ع)
اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود

 

پس غریبی در وطن تکرار شد

شمع بودن سوختن تکرار شد

 

یک حسین تشنه در هنگام زهر

بعد از آن صدها حسن تکرار شد

لااقل زینبی کنارت بود

تک و تنها چه کار خواهی کرد

همسرت کاش بی قرارت بود

چقدر خوب می‌شد آقاجان

لااقل زینبی کنارت بود

مرهم حریف زخم زبان‌ها نمی‌شود

مرهم حریف زخم زبان‌ها نمی‌شود

اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی‌شود

 

گریه مکن بهانه به دست کسی مده

با گریه‌هات هیچ مدارا نمی‌شود

 

خسته مکن گلوی خودت را برای آب

با آب گفتن تو کسی پا نمی‌شود

مسیحا

آن امـامی کـه دمش کـار مسیحـا می‌کرد

دست و پا می زد و خون بر جگر ما می‌کرد

 

دشـمن خانگی‌اش پشـت در بسته چرا؟

کف زنان، نعره کنان، ولوله بر پا می‌کرد

 

منتظـر بـود ملاقـات کنـد زهـرا را...

یاد مظلومی انسیۀ حورا می‌کرد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×