دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شعر جدید سید مجتبی ربیع نتاج
به فدای علم و مشک علمدار حسین

تا سحر روزیِ یکسال چو تقدیر شود

نکند محضر لطفت نرسم ... دیر شود

 

ما گدایان شما بوده  نه جای دگریم

حاجت خویش کجا جز در این خانه بریم؟

به مناسبت شب قدر
به زمین خوردن سقّا، همه را می‌بخشی

امشب ای خالق یکتا همه را می‌بخشی

در شب قدر، خدایا همه را می‌بخشی

 

ای کریمی که همه ریزه‌خورخوان توأند

سفره‌ات هست مهیّا، همه را می‌بخشی

 

گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف

می‌کنی باز مدارا، همه را می‌بخشی

شعر سید حمیدرضا برقعی دربارۀ شب قدر
کعبه شش گوشه شد، آنگاه دلم محرم شد

در شب قدر دلم با غزلی هم دم شد

بین ما فاصله‌ها واژه به واژه کم شد

 

بیت‌هایم همه قرآن روی سر آوردند

چارده مرتبه، آنگاه دلم محرم شد

 

ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم

بوسه می‌خواست لبم، گنبد خضرا خم شد

همه غلام حسینیم

خجالتم نده و عاصی‌ام خطاب مکن

نده جواب مرا، لااقل جواب مکن

 

صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم

مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن

خورشیدهای توأمان

 

تمام چشم‌های تشنه حس کردند باران را

شبی که غنچه‌ها دیدند بیداد زمستان را

 

من از اشک ترنج وُ تیغ‌های سرخ می‌ترسم

چه دستی کرد پرپر، حُسن یوسف‌های گلدان را

 

لیالی رحمت

بیا که عبد مطیع خدا شدن خوب است

شبی به خاطر او سر به را شدن خوب است

 

تمام حرف، همین است که گنه نکنیم

ز آنچه نفس بخواهد، جدا شدن خوب است

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×