دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چشم امید عالم و آدم به دست توست

   

بی شک تو صبح روشن شب‌های تیره‌ای

خورشیدی و به ظلمت این شام، چیره‌ای

 

تسخیر کرده جذبۀ چشم تو ماه را

بی‌خود که نیست تو قمر این عشیره‌ای

 

طلوع

          

مه شب کند هماره به چرخ برین طلوع 

در روز کس ندیده کند بر زمین طلوع‏ 

 

من دیده‌‏ام ولیک که اندر زمین مهی 

چون آفتاب کرده به روزی چنین طلوع‏ 

ترجیع بند حضرت عباس (ع)

      

تو آمدی و روشنی روز و شب شدی

از جنس نور بودی و زهرا نسب شدی

 

در قامتت اگر چه قیامت ظهور داشت

الگوی بندگی و وقار و ادب شدی

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین

  

باید حسین دم بزند از فضائلت

وقتی حسینی است تمام خصائلت

 

تعبیرهای ما همه محدود و نارساست

در شرح بی‌کرانی اوصاف کاملت 

لیاقت

امروز اگر بوی تو احساس شود

آمیخته با عطر خوش یاس شود

 

جز تو چه کسی لیاقت این را داشت

در جمع زنان مادر عباس شود؟

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

ریشۀ عشق

ای مادر عباس فدای پسرت

ای همسر خورشید فدای قمرت

 

ای ام بنین مادر سقای حرم

تو ریشۀ عشقی و وفا شد ثمرت

بند سیزدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

بگذار در آغوش تو آرام بگیرم

از روشنی چشم تو الهام بگیرم

 

آن قدر خراب می و پیمانه بمانم

تا مست خراباتی تو نام بگیرم

 

بند یازدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

ای شهد کلامت ز عسل هم عسلی‌تر

فریاد رجز خوانی‌ات از رعد جلی‌تر

 

از مادرت آموخته‌ای رسم ادب را

در رزم ندیدند کسی از تو علی‌تر

بند بیست و هفتم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

ساقی قدحی دارم، لبریز بگردان

شور غزلم را طرب‌انگیز بگردان

 

من در شب دیدار تو بیدار نبودم

چشمان مرا نیز سحرخیز بگردان

 

بند بیست و ششم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

زیباست به سمت حرمت بال گشودن

در گوشۀ ایوان لبت شعر سرودن

 

در ساحل رویایی تو بست نشستن

یک قطره ز دریای تو را درک نمودن

بند پنجم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

از سمت تو ای کاش پیامی بفرستند

یا از طرف میکده جامی بفرستند

 

دستان قلم خشک شده امر بفرما

از کنگرۀ عرش کلامی بفرستند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×