دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روز برادر

اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است

دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است

 

ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان

نمی‌افتد یقین تا تکیه‌گاه آن اباالفضل است

 

سیاه‌تر شده ماه محرم از چشمش

نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش

على ست،  سرزده یک آفتاب از دستش

 

براى ثبت نگین عقیق عباسى

على ست ساخته امشب رکاب از دستش

 

اقیانوس آرام

دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است

دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است

                                          

به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر

اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است

 

برای قمر عشیره

چون پیش زهرا محترم شد، محتشم شد

آن وقت عمری محتشم شد، محترم شد

 

بالا نشین شد از تواضع، چوب گردو

شد منبر علامه‌ها، وقتی که خم شد

 

داغ بلند بالا

تو بی بدیل و بزرگ و بلند والایی

که داده است خدا بر تو شأن سقایی

 

اگر چه مادرت ‌ام البنین بود آقا

ولی به حضرت زهرا، عزیز زهرایی

 

ماه پیشانی

دیده‌ایم ابروش را اما نگاهش را ندیدیم

مهربانی‌های در چشم سیاهش را ندیدیم

 

عمری از چشمان زیبایش نوشتیم و به مقتل

بارها لفظ «عَلی عَینی» به شاهش را ندیدیم

 

در رثای حضرت عباس بن علی (ع)

ای حرمت قبلۀ حاجات ما

یاد تو تسبیح و مناجات ما

 

تاج شهیدان همه عالمی  

دست علی، ماه بنی هاشمی

 

ماه کجا، روی دل آرای تو؟

سرو کجا، قامت رعنای تو؟

قمر بنی هاشم

‌ای گل زیبای علی السّلام 

سرو دل‌آرای علی السّلام

 

اسوۀ تسلیم و رضا السّلام 

معنی ایثار و وفا السّلام

به کامش ریخته علم لدنى

الا اى مادر باب الحوائج تویى تاج سر باب الحوائج

تویى سرچشمۀ جود و سخاوت که هستى مصدر باب الحوائج

مریم خورد غبطه به فرزندى که دارم

من که جدا گشته ز سوى کبریایم بنت الوقارم، مادر حجب و حیایم

در امر ظاهر نه، ولى در باطن کار از بانیان واقعى هل اتایم

 

شفاخانه

 

عبّاس که عشقِ هر جگرسوخته است

از چار امام، عشق آموخته است

 

عالم به شب ولادتش چشم امید

بر باب شفاخانه‌ی او دوخته است

شفاخانه

 

عبّاس که روح عقل، دیوانه‌ی اوست

عشق، آیتی از غیرت مردانه‌ی اوست

 

آماده‌ی مهمانی بیمارانش

در عید ولادتش شفاخانه‌ی اوست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×