دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حسن ختام

نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله‌های پنج تن از من

 

از آنجایی که وابسته است جان من به جان تو جدا کردند سر از تو، جدا کردند تن از من

میان معرکه هم زخم، هم جان باختن از تو میان خیمه‌ها هم سوختن، هم ساختن از من

قهرمان صبر

زینب تو سرو گلشن زهرای اطهری

شمع جهان فروز شبستان حیدری

صبر از قرار وصبر تو قامت شکسته شد

مظلومه‌ای چو مادر و زهرای دیگری

قمر بنی هاشم

‌ای گل زیبای علی السّلام 

سرو دل‌آرای علی السّلام

 

اسوۀ تسلیم و رضا السّلام 

معنی ایثار و وفا السّلام

زبان حال بی بی حضرت زینب (س)

من بی تو ‌ای خون خدا در غم نشستم

یک اربعین در هجر و در ماتم نشستم

 

من بودم و یک اربعین ضجّه دمادم 

یک اربعین در حسرت خورشید عالم

سقای تشنه لب

 

بشنو از نی ناله‌های نینوا داستان جانگداز کربلا

قصۀ دریا دلان ماه وش بر لب دریا و سوزان از عطش

غیرت عباس

ولی زینب چه با احساس می‌خواند از آن بُحبوحۀ حساس می خواند

کنار قبر زهرا نیمۀ شب چقدر از غیرت عباس می‌خواند

 

داغ سقا

سرشته از غم زهرا گلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود

نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود  

حسینم وا حسینم

مزن آتش به جان ای نور عینم مخوان از ماه مَـقطُوع الیدَینم

چه شد در کربلا هستی زهرا؟ حسینم وا حسینم وا حسینم  

به کامش ریخته علم لدنى

الا اى مادر باب الحوائج تویى تاج سر باب الحوائج

تویى سرچشمۀ جود و سخاوت که هستى مصدر باب الحوائج

مریم خورد غبطه به فرزندى که دارم

من که جدا گشته ز سوى کبریایم بنت الوقارم، مادر حجب و حیایم

در امر ظاهر نه، ولى در باطن کار از بانیان واقعى هل اتایم

 

مسافر تو نیامد...

چهار مرتبه بانو! برای تو خبر آمد چهار بار دلت کوه شد به لرزه درآمد

تو منتظر، تو گدازنده بر معابر خونین مسافر تو نیامد، مسافری اگر آمد

مادر پروانه‌های بی‌قرار نینوا

رودها چشمان خیست را برابر داشتند آسمان‌ها را نفس‌هایت مکدّر داشتند

دست‌هایت در میان خانه مولا وزید کودکان فاطمه انگار مادر داشتند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×