دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم

از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم

 

ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی

ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم

یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب

خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب

از سمت چشم‌های ترت أیها الغریب

 

تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی

باران گرفت دور و برت أیها الغریب

پیراهنی است کهنه به همراه فاطمه

آمد محرّم علی و ماه فاطمه

آتش گرفته جان تو از آه فاطمه

 

با ذوالفقارِ خون جگر خورده در نیام

بازآی خون فاطمه، خونخواه فاطمه

 

بازآی تا تو روضه بخوانی برایمان

با های هایِ گریۀ جانکاه فاطمه

 

با نامتان حسینیه را کربلا کنیم

وقتش شده که هستی خود را فدا کنیم تا اینکه نذر روضۀ خون خدا کنیم   وقتش شده که مثل حسینیه‌های اشک دل را به رنگ پرچم ماه عزا کنیم

شکر خدا عبادت من روضه‌های توست

 شکر خدا که بوی محرم گرفته‌ام

در کوچه‌های سینه زنی دم گرفته‌ام

 

شکر خدا عبادت من روضه‌های توست

در دل دوباره هیأت ماتم گرفته‌ام

 

کوتاه سروده
قرآن به روی نیزه

نگاهت دارد اعجاز مسیحا

قیامت می‌‎کند صحرا به صحرا

 

بخوان قرآن به روی نیزه و بعد

ببین تازه مسلمان‌های خود را

مدح حضرت معصومه (س)
زینب حضرت رضایی تو!

آمدی و بهشت را با خود

به دل این کویر آوردی

کوثرانه قدم زدی در شهر

خیرهای کثیر آوردی

 

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود

با یک سلام، صبح من آغاز می‌شود

 

پر می‌کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه، لحظۀ پرواز می‌شود

 

قفل دلم شکسته کنار در حرم

از مرقدت دری به جنان باز می‌شود

بانوی من جواز زیارت به دست توست

وقتی دلم کنار ضریح تو جا گرفت نوری ز فیض کوثر بی انتها گرفت یادم نمی‌رود که ز الطاف مرقدت هر بار قلب مردۀ من هم شفا گرفت شد پای بوس خاک در آستانه‌ات تا از کرامت حرم تو صفا گرفت  

شرح این روضه، روضه‌ها دارد

شب جمعه به لب نوا دارد

نفسش بوی کربلا دارد

 

به روی سر در حسینیه‌اش

پرچم صاحب اللوا دارد

 

بارها گفته کربلا رفتن

پا برهنه عجب صفا دارد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
وقت روضه دل تو زائر بود

کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است

به تن شهر بازگشته حیات

غرق در رفت وآمدی شده است

 

سبد سبد داغ

پر از شمیم بهشت است منبرت آقا

به برکت نفحات معطرت آقا

 

هنوز عطر و شمیم محمدی دارد

گلِ دمیده ز لب‌های أطهرت آقا

 

شبیه حضرت خاتم، مدینه العلمی

علوم می‌چکد از خاک معبرت آقا

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×