دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ماه و خورشید

 

دو چشمت شرمگین شد ماه و خورشید

حضوری آتشین شد ماه و خورشید

 

حسین آمد به بالین برادر

به یکدیگر قرین شد ماه و خورشید

 

اوج عطش

تو با تنهایی‌ات از خود فرا رفتی به تنهایی

ولی در خود فروماندیم ما ـ جمع تماشایی ـ

 

تو در اندازه‌های ناگزیر ما نمی‌گنجی

تو را هم با تو می‌سنجیم در عزم و شکیبایی

شعر عاشورایی سهیل محمودی
اشتیاق

با صدف تا بود برابر چشم ریزد از ماتم تو گوهر چشم کور بادا ز چشم زخم زمان گر نگرید به سوگ تو هر چشم 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×