کرب و بلا: پدیده اربعین نه به عنوان یک منسک دینی خاص بک مذهب یا فرقه دینی که یک حرکت عظیم جهانی است که همه ساله با حضور فزاینده حق‌پرستان و انسان‌هایی که دل در گرو حقیقت و عدالت دارند، با شور خاصی برگزار می‌شود.

اما کارکرد این پدیده و تبعات برگزاری این تجمع میلیونی، حقیقتی است که نباید از آن غفلت کرد و با توجه و تأمل دقیق در زوایای گوناگون آن، بهترین بهره‌برداری را از این اشتراک انسانی صورت داد. شاید مهم‌ترین کارکرد راهپیمایی اربعین، آمادگی برای عصر حضور امام منتظر و رزمایشی برای روزگار ظهور است. موضوعی که به تازگی در نشستی علمی مورد بررسی قرار گرفت.

 

«حجت‌الاسلام احمد رهدار»، استاد حوزه و دانشگاه، در این نشست با بیان اینکه مراسم راهپیمایی اربعین نماد ارتباط انسان‌ها با زبان، دین، مذهب و نژاد مختلف با امام حسین (ع) است اظهار داشت: میلیون‌ها انسان در اربعین حضور دارند و نباید انتظار داشت همه به یک نحو با امام حسین (ع) ارتباط برقرار کنند. پیر و جوان و زن و مرد همه با این مناسک ارتباط می‌گیرند و ارتباطشان هم در حد بازیگری است و خودشان بخشی از پازل مناسک اربعین است. هنر دینی چون زبان عاطفه و احساس و اخلاق دارد، ظرفیت زیادی در جذب و دعوت مردم دارد.

 

رهدار در ادامه افزود: همین ویژگی‌ها برای ادیان وسوسه‌انگیز است که از آن بهره ببرند. البته اینکه ادیان به یک اندازه شانس تبدیل شدن به هنر و استفاده از آن را دارند، امر متفاوتی است و ادیان توحیدی به خاطر بن‌مایه‌ها و ریشه‌های عمیق از شانس بیشتری برخوردار هستند. البته معنای این حرف آن نیست که ادیان باطل شانس تبدیل شدن به احساس و اخلاق را ندارند ولی ما معتقدیم اسلام به خاطر جاودانگی و آخرین دین بودن، استعداد و ظرفیت بیشتری دارد که به لباس هنر در بیاید.

 

وی در تبیین این موضوع که مناسک چگونه می‌تواند به تمدن تبدیل شود، اظهار داشت: تمدن امر خلق‌الساعه نیست بلکه از دل تاریخ می‌آید. لذا اندیشه‌ای که تبار و تاریخ دارد، شانس بیشتری برای تمدنی شدن دارد. ما اربعین را پدیده مستحدثی نمی‌دانیم و متصل به کربلاست؛ روح ایثار و تعاون و اخلاق و طاعت و اطاعت در متن کربلا و به تبع آن اربعین وجود دارد و ما برای یافتن این فضایل در حادثه کربلا نیاز به زحمت کشیدن نداریم و از جهت تاریخی هم نمود فضایل کربلایی مانند ایثار در فرهنگ‌های مختلف مانند هندوها و ایرانی‌ها و جنوب شرقی‌ها، تکثر یافته و یکسان نیست لذا در صحنه اربعین کسی احساس غربت و تنهایی نمی‌کند.

 

استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) تصریح کرد: اربعین در سال‌های اخیر به لحاظ کمیتی شاهد شتاب غیرطبیعی هستیم و ابعاد جدیدی پیدا کرده است ولی هویت و ماهیت آن تغییر نکرده است و هنوز هم احساس می‌کنیم ژن «جابر بن عبدالله انصاری» به عنوان نخستین زائر اربعینی بعد از 1400 سال تکثیر یافته است.

 

پیاده‌روی اربعین یکی از بروزات فرهنگ کربلا

به گفته رهدار، فضای مجازی عالم و ساحتی جدید مربوط به چند دهه اخیر است، ولی من ندیده‌ام تمدن‌پژوهی با اطمینان بتواند از نسبت فضای مجازی با تمدن حرف بزند، البته ممکن است تحقق تمدن را به فضای مجازی پیوند بزنیم ولی نمی‌توان مدعی شد که فضای مجازی منشأ تولید یک تمدن است، ولی ما در مورد کربلا مدعی هستیم که منبع تولید تمدن است و یکی از بروزات فرهنگ کربلا، اربعین و پیاده‌روی آن است.

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه گفته می‌شود پدیده اربعین امروز برساخت رسانه است و واقعیت اربعین به اندازه‌ای که رسانه‌ها آن را بزرگ می‌کنند نیست، تصریح کرد: امکانات رسانه‌ای ما که در خدمت اربعین است، شاید یک درصد امکانات رسانه‌ای دشمنان اربعین باشد ولی چرا نمی‌توانند پدیده‌ای مشابه اربعین خلق کرده و در آن بدمند. دلیل اصلی این است که جان‌مایه کربلا در اختیار آنها نیست. رسانه نقش دارد ولی رسانه‌ها نمی‌توانند عدم را بازتولید و بازتفسیر کنند و عاشورا بن‌‌مایه قوی دارد و رسانه می‌توانند در این بن‌مایه بدمد و آن را تکثیر کند.

 

این استاد دانشگاه از اربعین به عنوان پدیده‌ای یاد کرد که قابلیت بازتفسیر دارد و افزود: من در برابر مخالفان ظرفیت اربعین معتقدم اربعین پدیده‌ای است که امکان بازتفسیر دارد؛ قرآن یک کتاب تک‌جلدی است، در دوره‌ای از تاریخ تمامی پرسش‌های مسلمین از قرآن، صد پرسش بوده و تفاسیر مختصری برای پاسخگویی به آن کافی بود، ولی وقتی پرسش‌های مسلمین به 500 عدد رسید تفسیر مختصر تبدیل به چند جلد تفسیر شده و به تدریج هم این مقدار رشد کرده تا مثلاً به تفسیر تسنیم نزدیک به صد جلد رسیده است این به معنای آن است که تا قیامت اگر از قرآن بپرسیم به بن‌بست نمی‌رسد و پاسخ جدید برای ما دارد؛ اگر قرآن کتاب معمولی بود، هرقدر هم ما پرسش داشتیم در جایی ظرفیت آن تمام می‌شد و بعد از مدتی بشر به آن اقبالی نشان نمی‌دهد و نمونه‌های آن متعدد است، مثلاً دیده‌ایم یک کتابی در دوره زندگی مؤلف و مدتی بعد از آن جذابیت داشته و خوانده شده ولی بعد از مدتی خاصیت خود را از دست می‌دهد ولی قرآن این‌طور نیست؛ اربعین این‌گونه نیست.

 

رهدار تأکید کرد: ما یک پدیده خیلی سفید را هرقدر هم هنرمند باشیم، نمی‌توانیم به سیاهی تبدیل کنیم، اگر پدیده‌ای خودش ظرفیت بازتفسیر نداشته باشد، از جایی به بعد رسانه هرقدر هم بخواهد بازتفسیر کند، تمام نمی‌شود بلکه روز به روز مقبول‌تر می‌شود زیرا مانند قرآن بطن و درون‌مایه دارد. اربعین مادامی که پاسخ جدید برای پرسش‌های ما دارد، همچنان دوز تمدنی آن تشدید می‌شود.

 

اربعین نباید تکراری شود

استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) اضافه کرد: اگر پدیده اربعین تبدیل به یک عادت و تکرار محض شود، در آن صورت جای این پرسش هست که آیا می‌تواند برای ما تمدن خلق کند؟ ولی هنوز این پدیده تبدیل به عادت و تکرار نشده است، هنوز وقتی از آن پرسش کنیم، پاسخ جدید می‌گیریم و هر جلسه‌ای برای اربعین می‌گذاریم، سخنان جدیدی شنیده می‌شود. گاهی حتی در موضوعات تکراری مانند اربعین و تمدن باز شاهد حرف‌های جدید هستیم.

 

رهدار در پاسخ به این پرسش که اربعین چقدر می‌تواند در تمدن اسلامی نقش‌آفرین باشد، اظهار داشت: من معتقدم یکی از مختصات هر تمدنی، شور‌آفرینی است؛ افرادی که مخالف ظرفیت اربعین هستند می‌گویند شور اربعین حجاب بازنمایی واقعیت است و چون شور اربعین زیاد است به غلط فکر می‌کنیم شعور اربعین هم زیاد است ولی بنده معتقدم تمدن بیش از آنکه بسته معرفتی باشند، بسته زیستی هستند، تمدن تجربه زیسته هست؛ یعنی فرهنگی است که به عمل و کنش و زیست تبدیل می‌شود؛ آن چیزی که تمدن را تمدن می‌کند، جلوه بیرونی آن است و این جلوه بیرونی هم صرفاً معرفت نیست بلکه معرفتی است که تبدیل به رفتار می‌شود.

 

به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، شور تامین‌کننده تنوع و تکثر تمدن است و شور نمی‌تواند همیشه ثابت باشد و باید لباس‌های متنوع بپوشد و همیشه جذاب باشد، مثلاً برای شور دادن بیشتر به اربعین می‌توان کارهای جدیدی کرد ولی ممکن است جذاب نباشد، اربعین و شور آن مانند کاتالیزور عمل می‌کند، ما اگر می‌خواستیم فقط از طریق سخنرانی مردم را پای کار بیاوریم این‌قدر نمی‌توانستیم ولی شور اربعین میلیون‌ها نفر را به سمت پیاده‌روی اربعین دعوت می‌کند. بنابراین شور اربعین را نباید از اربعین بگیریم زیرا این شور باعث بازتفسیر و بازتولید اربعین شده و می‌تواند در تحقق تمدن نوین اسلامی مؤثر باشد.