کرب و بلا: از اختصاصات مردم شبه‌قاره هند؛ آمیختگی زندگی اجتماعی با مناسک و آئین‌های مذهبی است. امری که با توجه به تکثر سرزمینی، آداب و رسوم و نیز نوع نگرش به جزئیات امر قدسی و دینی، ما را با مجموعه‌ای متنوع از آداب و رسوم دینی مواجه ساخته و البته به تبع این تنوع و تکثر گاه متضمن پاره‌ای خرافات و بدعت‌ها نیز می‌شود.

 

«رضا سلطانی پاشا»، کارشناس مرکز بین‌المللی تبلیغ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی با عنوان «عزاداری‌ شیعیان در پاکستان؛ بدعت‌ها و راهکارهای مقابله» فرهنگ و آداب عزاداری این بخش از شبه‌قاره هند را تبیین نموده و چنین نوشته است:

فرهنگ و عادات اجتماعی مردم شبه‌قاره دارای یک نظام پیچیده و ترکیبی از سنت‌های بسیار متنوع است. سنت‌های دینی از هزاران سال پیش تا به امروز همچنان در زندگی روزمره این مردم زنده است. از سوی دیگر هندوئیسم به مثابه یک نظام دینی _ فرهنگی، بستر اصلی تمام سنت‌های فرهنگی و دینی که در این سرزمین رشد کرده و شکل گرفته است، به شمار می‌آید؛ بنابراین در تشیعِ شبه‌قاره باید با مجموعه‌ای مواجه شد که ترکیبی است از عناصر ایرانی، عربی، ترکی و افغانی که همه اینها در بستر و زمینه فرهنگ هندو ترکیب شده‌اند.

در هندوئیسم امر قدسی منحصر به یک مکان نیست و مکان خاص و مشخصی در آن اصالت ندارد؛ به عبارت دیگر معبد هندویی مرکزی به مفهومی که ما برای مکان مقدسی مانند کعبه یا کربلا، نجف یا مدینه قائل هستیم وجود ندارد. لذا امر قدسی که امری متکثر و متجلی در صورت‌ها، فرم‌ها و اماکن متعددی دانسته می‌شود، می‌تواند در هر معبدی تجلی یابد. نکته مهم در تفکر هندوئیسم تکثرپذیری و در نتیجه امکان ساخت مراکز متعدد برای تجلی یک امر قدسی است؛ اما در تشیع خاورمیانه‌ای، امر قدسی در مقابر و روضه‌های ائمه (ع) مبتنی بر نوعی اصالت‌مندی خاص است؛ یعنی امر اصیل (بنده اولیای خدا) در آنجا دفن است و این مسئله تکثرپذیر نیست. لذا هیچ وقت هم مشابه کربلا و کاظمین و ... ساخته نشد.

 

تکثرپذیری و ساخت کربلاهای مختلف

اما در تشیع شبه‌قاره با پیش زمینه هندوئی، امکان این ابداع وجود داشت هرچند در عمل این المثنی‌ها تماماً ریشه خاورمیانه‌ای خود در باب مزار اولیاء را از دست نداده‌اند. لذا همیشه یک نشانه از مرکز اصلی (تربت یا چیز دیگری) در آنها به طور واقعی یا افسانه‌ای وجود دارد. لذا این المثنی‌ها از طریق ساختارهای اسطوره‌شناسی هندویی که وارد گفتمان‌های اسطوره‌شناسی شیعه شده، امکان رخداد داشته و دارند. به همین دلیل در شهر «لکهنو» حدود 10-12 کربلا وجود دارد که بعضی از آنها در زمان ساخت، دقیقاً و عیناً مطابق با اصلشان در کربلای عراق با همان مقیاس و شکل ساخته شده‌اند.

تشابه عمیقی میان نحوه نیایش و مناسک در معابد و امام‌باره‌های شیعی، حتی در معماری آنها وجود دارد. از سوی دیگر حضور اهل تسنن، سیک، بودایی و ... در مراسم محرم به نوعی قدر مشترک برای آن ادیان به منظور همزیستی و در هم آمیزی خودآگاهانه با مذهب تشیع و اسلام ایجاد کرده‌ است. در تشیع، این در هم آمیزی ناخودآگاهانه بوده که مهم‌ترین نماد آن معماری امام‌باره‌ها یا حسینیه‌ها و نمادی به نام تعزیه است. عده‌ای تاریخ تشیع و تاریخ عزاداری در پاکستان را به یکدیگر وابسته می‌بینند. شیعیان، عزاداری برای امام حسین (ع) را مستحب مؤکد می‌دانند، هر سال در ماه‌های محرم و صفر به‌ویژه دهه اول ماه محرم که متعلق به اهل‌بیت (ع) و شهدای کربلاست، مستمراً از آنها یاد کرده‌اند و این سنت، سینه به سینه ادامه داشته است.

 

تنوع در آیین

شیوه‌ عزاداری شیعیان در شهرها و مناطق مختلف پاکستان متفاوت است و مردم هر شهر یا ایالت، طبق رسوم و سنت دیرینه خود مراسم عزاداری امام حسین (ع) را به گونه‌ای خاص خود پنجابی، سندی، مولتانی و ... برگزار می‌کنند. اغلب آنان در ایام عزاداری (دو ماه محرم و صفر) لباس مشکی پوشیده، روشنایی خانه را کمتر نموده، هنگام خواب از رختخواب استفاده نکرده و غذای مفصل میل نمی‌کنند.

 

عزاداری‌ شیعیان در پاکستان؛ بدعت‌ها و راهکارهای مقابله

سینه‌زنی بدون پیراهن، عبور از آتش با پای برهنه، سینه‌زنی با طبل یا سکوت، ملنگی (بلعیدن زغال گداخته)، زنجیرزنی، قمه‌زنی، شبیه‌سازی، تعزیه، از جمله اشکال عزاداری است که در ضمنِ آیین‌هایی نظیر شام غریبان، تابوت گردانی، ساخت کشتی، تعظیم و تکریم ذوالجناح، گهواره، علم‌گردانی، عزاداری تاسوعا و عاشورا صورت می‌گیرد. هر یک از اشکال و آیین‌های مذکور منتسب به شیعیان به عنوان نماد هویتی آنان شناخته شده و نسل‌های مختلف خود را به آن پایبند و متعهد می‌دانند.

 

غلبه هندوئیسم

همان‌طور که گفته شد، مراسم عزاداری، مناسک و آیین‌های آن در پاکستان باید در بستر بافت فرهنگی وسیع‌تری به نام شبه‌قاره با غلبه و شیوع آیین هندوئیسم (و حتی سیک و جین و بودایی) دیده شود اما با این حال؛ عدم آگاهی از اصول و عقاید مذهبی و نیز تعصبات بی‌پایه، موجب رواج برخی خرافات شده که باعث شده پیام اصلی عاشورا و مراسم سوگواری امام حسین (ع) تحت‌الشعاع قرار گیرد. البته پیش از ورود به این بحث باید به این نکته اشاره کرد که اکثریت شیعیان پاکستان (حدود 25 درصد از کل جمعیت)، شیعیانی هستند که از حیث «نسب» شیعه محسوب می‌شوند و ضرورتاً التزام عملی به فرایض دینی (نظیر نماز) ندارند و تنها نماد هویتی و وجه ممیزه آنان از اهل سنت، عزاداری پرشور محرم و شرکت در مراسم‌های آن به شمار می‌رود.

کم‌سوادی، فقر فرهنگی و اقتصادی، عقب‌ماندگی و تعصبِ حاکم بر جوامع شیعه موجب شده به مرور زمان، خرافات بی‌پایه و اساس متأثر از سایر فرهنگ‌ها و باورهای شبه‌قاره یا خودساخته در آیین‌های عزاداری وارد شود و به عنوان یک اصل حتمی و شرعی قلمداد شود. در برخی منابع آورده شده که شیعیان پاکستان حضورشان در مراسم عزاداری را از ادای واجبات مهم‌تر می‌دانند. لذا هر جا سوگواری با انجام واجبی در تضاد باشد، به راحتی از پرداختن به آن خودداری می‌کنند. به عنوان نمونه نقل شده، بعضی از آنان در ایام عزاداری به طور کلی، برای نظافت از آب استفاده نمی‌کنند، حتی اگر برای غسل کردن باشد؛ چراکه آن را در تضاد حالت سوگواری می‌دانند. از سوی دیگر یکی از موضوع مورد بحث در میان شیعیان خودآزاری در برگزاری مراسم‌های سوگواری شیعه است و این خودآزاری در اسلام جایگاهی ندارد و ظاهراً این اعمال برگرفته از مناسکی است که به عنوان «ریاضت» در ادیان و فرهنگ‌های مختلف رواج داشته است.

در هر حال ناآگاهی حاکم بر جوامع شیعه در پاکستان، مبارزه با آداب و رسوم غلط را دشوار کرده است. این عوامل آن چنان اختناقی را درست کرده‌اند که حتی علما نیز جرئت اظهارنظر علیه چنین آداب و رسومی را ندارند و از روی اجبار به محافظه‌کاری روی می‌آورند. برای مثال پس از صدور فتوای حرمت «قمه‌زنی» توسط «آیت‌الله خامنه‌ای» مرجعیت شیعه و رهبری ایران در ماه محرم سال 1373 هـ. ش، حتی علمای متعهد پاکستان از تأیید و تبلیغ و ترویج آن پرهیز داشتند و از ترس عوام، موضع مشخص و قاطعی اتخاذ نکردند.

 

فعالیت روحانیون مغرض و ناآگاه

جهل و بی‌سوادی عامه مردم پاکستان، آنان را متکی به گفته‌های پرشور برخی روحانیون مغرض یا ناآگاه کرده است که ارشادات و نکات آنان ثمری جز اختلاف یا عقب‌ماندگی ندارد. دامن‌زدن به اختلافات شیعه و سنی از جدی‌ترین تهدیدات حال حاضر به شمار می‌رود که در مقاطع مختلف از سوی برخی روحانیون مطرح می‌شود.

در مناطق شیعه‌نشین آمار مساجد شیعیان به مراتب کمتر از امام‌بارگاه (امام‌باره) و حسینیه‌هاست. در پاکستان امام‌بارگاه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که در بعضی مناطق آمار حسینیه‌ها و امام بارگاه 10 برابر مساجد است. صرف‌نظر از علاقه قلبی شیعیان به امام حسین (ع) و تأسیس امام‌باره، عواید اقتصادی این مجموعه‌ها نیز در گسترش قارچ‌گونه آن بی تأثیر نبوده است. هر ساله نذورات و هدایای فراوانی به متولیان این مراکز اهدا می‌شود و در خصوص نحوه هزینه‌کرد آن اطلاعات شفافی وجود ندارد.

دفاتر برخی علما در پاکستان، بدون در نظر داشتن تبعات برخی گفته‌ها و اقدامات و نیز بی‌توجهی به مصالح کلی شیعیان، سعی در پررنگ‌کردن مرزهای هویتی، فقهی، عقیدتی شیعیان دارند و در این مسیر به طرح مسائل اختلافی و شبهاتی می‌پردازند که پرداختن به آن نتیجه‌ای جز اختلاف و دشمنی در برندارد.

 

ذاکران و گریاندن مردم

در میان شیعیان پاکستان، «ذاکران» فعال‌ترین گروه مذهبى را تشکیل مى‌دهند؛ زیرا غالب حسینیه‌ها در اختیار آنان است و آنان در میان توده عوام، از محبوبیت فوق‌العاده‌ای برخوردارند. در واقع جایگاه ذاکران در جامعه به‌ جایگاه «عزادارى» در فرهنگ دینى شیعیان برمى‌گردد. با توجه به‌ اهمیت فوق‌العاده «عزادارى» که به مثابه بنیادى‌ترین عنصر هویت‌ساز شیعیان پاکستان و مؤثرترین و همگانى‌ترین رسانه دین‌گستر است، ذاکران به مهم‌ترین سامان دهندگان افکار و باورهاى مذهبى تبدیل شده و محبوبیت زیادى در میان مردم کسب کرده‌اند. «سید على شرف‌الدین» یکی از علمای پاکستان درباره ویژگى‌هاى ذاکران مى‌گوید: این حضرات نسبت به ظرافت‌های طبع شریعت، اصول عقاید، تفسیر قرآن، فرمان‌ها و سیره معصومین ناآگاهند. انتقال مفاهیم دینی آمیخته با خرافات یکی از تهدیدات جدی به شمار می‌رود که اساس عقیدتی شیعیان پاکستان را تهدید می‌کند.

قصد اصلی ذاکرین، گریاندن مردم است، آنها به علم و فلسفه‌ شهادت کاری ندارند و مردم را این طور توجیه می‌کنند که طبق حدیث، کسی که بر مصائب امام حسین (ع) و اصحابش گریه کند، بهشت بر او واجب می‌شود.

برخی از اشکال عزاداری شیعیان و مناسک آنان در طی ماه محرم و مراسم عزاداری، از سوی بسیاری از بزرگان رد شده و آن را مخالف شرع می‌دانند. تعظیم و تکریم اسب (با عنوان ذوالجناح)، آسیب رساندن جدی به بدن در حین عزاداری، عدم توجه به پیام عاشورا و نهضت امام حسین (ع)، نقل سینه به سینه تحریفات عاشورا، بی توجهی نسبت به تکالیف دینی و غالی‌گری، در مجموع شرایطی را رقم زده که بسیاری از بزرگان و علما نه تنها امکان روشنگری ندارند بلکه با در نظر گرفتن هزینه و تبعات سخن گفتن در این خصوص، ترجیح می‌دهند سکوت کنند.

 

راهکارهای مقابله

مبلغان بومی، در این خصوص باید توجیه شوند و از آنان درخواست شود با در نظر گرفتن ملاحظات و مقتضیات، هر ساله نسبت به روشنگری برخی خرافات (به صورت هماهنگ و یکپارچه) اقدام کنند. در نظر داشتن ظرایف تبلیغی و نحوه مواجهه با مخاطب از پیش شرط‌های اساسی در ورود به این موضوع است که مبلغ باید نسبت به آن آگاه باشد.

ورود علما و مراجع در مقابله با برخی بدعت‌ها و تحریفات می‌تواند زمینه را برای فعالیت مبلغان بومی و اعزامی آسان‌تر کند. در همین راستا پرداختن و تبیین این معضل که بخشی از آن معلول شرایط دیگر است اما در عین حال می‌تواند علت و منشأ مشکلات بیشتر شود، در قالب سخنرانی، مقالات و بیانیه می‌تواند در آگاهی‌بخشی نزد بزرگان شیعه (و ورود آنان برای حل این معضل) مؤثر باشد.

با در نظر داشتن جایگاه ذاکران در نزد عوام؛ تربیت ذاکران آگاه و عالم و حمایت از آنان می‌تواند به تدریج جایگاه ذاکران سنتی و (عموما ناآگاه) را متزلزل سازد. همچنین مبلغان پاکستانی ضمن فراگیری معارف دینی در حوزه‌های علمیه باید نسبت به فنون خطابه، مداحی و تعزیه مجهز شوند تا بتوانند با ورود در این حوزه به تدریج به روشنگری بپردازند.

علمای آگاه، اساتید دانشگاه، شخصیت‌های برجسته در شبکه‌های مجازی، کلاس‌های درس، نشریات، کتب، محافل دینی، رسانه‌ها، می‌توانند به تدریجی و با داشتن برنامه و راهبرد نسبت به زدودن تدریجی خرافات و آگاهی‌بخشی به مردم کمک کنند. رسیدن به چنین نقطه‌ای به هم‌اندیشی، آسیب‌شناسی و گفت‌وگوهای تخصصی در سطح نخبگان نیاز دارد که نهایتاً خروجی‌های آن در قالب برنامه‌ها و سیاست‌هایی متجلی شود.

ترتیب دادن برنامه‌هایی برای تقدیر، تعظیم و تکریم مبلغان و ذاکران موفق، چاپ مقالات و کتب، فعالیت در فضای مجازی از جمله برنامه‌هایی است که در ضمن آن می‌توان اقدامات ابتدایی را آغاز و پس از آن با در نظر گرفتن بازخوردها، نسبت به طراحی اقدامات بعدی برنامه‌ریزی کرد.

در خصوص روشنگری، مقابله با بدعت‌ها و آموزش احکام و اصول عقاید، در گام نخست جامعه هدف باید تعیین شود و توصیه می‌شود این جامعه هدف نوجوانان و جوانان زیر بیست سال باشند.

شناسایی و سرمایه‌گذاری روی برخی مبلغان نخبه پاکستانی و حمایت پیوسته از آنان (‌پس از بازگشت به موطن خود) می‌تواند به شکل‌گیری نسل جدیدی از رهبران مذهبی در جامعه شیعه پاکستان کمک کند. حضور چنین شخصیت‌هایی در صورت موفقیت و محبوبیت می‌تواند دستاوردهای بی‌شمار فرهنگی، تبلیغی و حتی سیاسی داشته باشد.