کرب و بلا: ادبیات آیینی در جهان تشیع، گذشته‌ای بس طولانی دارد. ادبیاتی که در طول سده‌های متمادی به شکل‌های گوناگون همچون مدح پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) طاهرینش (ع) و دفاع از مبانی اسلامی در قالب ادبیات ادامه داشته و به عصر و زمان حاضر رسیده است.

«محمدجواد گودینی»، استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر تاریخ اسلام و نویسنده کتاب‌هایی چون «بررسی، شرح و تحلیل قصیده فرزدق در ستایش امام سجاد (ع)»، «چهل حدیث در فضایل حضرت فاطمه زهرا (س)»، «تحولات سیاسی عصر امامت حضرت سجاد (ع)» و ... در تازه‌ترین یادداشت خود به جریان ادبیات آیینی از صدر اسلام تاکنون پرداخته است.

 

«بررسی تحلیلی صلح امام حسن (ع) و آغاز خلافت اموی»، «چهل حدیث در ستایش حسن خلق»، «درآمدی بر زندگانی و سروده‌های صاحب بن عباد»، «بررسی و تحلیل زندگی سید حمیری و گزیده اشعارش»، «تاملی بر زندگانی و سخنان امام حسن عسگری (ع)»، «واکاوی زندگانی و سخنان عمربن‌عبدالعزیز» و… است. ادبیات آیینی گونه‌ای از ادبیات است که با دین و باورهای دینی عجین شده و درون مایه مذهبی دارد و می‌کوشد باورهای مذهبی را تقویت کرده و به جانبداری از اندیشه‌های دینی و مذهبی بپردازد.

 

ادبیات آیینی ستایش فضیلت‌های اخلاقی و انسانی بوده و سوگ و مرثیه‌ای به شمار می‌رود در فقدان فضیلت‌هایی که در جامعه درک نشده و متروک مانده است. تاریخ ادبیات اسلامی که با طلوع اسلام، جلوه‌های درخشانی از ادبیات را در قالب‌های شعر، نثر، خطابه و… به جهان عرضه کرد، سرشار از نمونه‌های ارزنده ادبیات آیینی است؛ به دیگر سخن، شعری که از آموزه‌های دینی و اسلامی متاثر شود، در چارچوب ادبیات آیینی می‌گنجد و از آن با عنوان ادبیات آیینی تعبیر می‌کنند. (شعر آیینی و تاثیر انقلاب اسلامی بر آن، ص 25)

 

با ظهور دین اسلام، قبیله قریش، دعوت رسول گرامی اسلام (ص) را که سراسر نور، توحید و یگانه پرستی بوده، نادیده انگاشت و با آن به مقابله برخاست. مشرکان قریش تا زمان فتح مکه به سال هشتم هجری، همواره می‌کوشیدند در برابر کلمه توحید مقابله کرده و مردم را نیز به شیوه‌های گوناگون از پیوستن به اسلام منع می‌کردند.

 

بزرگان و ثروتمندان قریش، تنها به نبرد مسلحانه با آیین اسلام و پیروان رسول اکرم (ص) بسنده نکردند و پیکار با مسلمانان را به صحنه ادبیات، شعر و رجز خوانی نیز کشاندند. شاعران قریش که از سوی بزرگان و ثروتمندان قریش مورد حمایت بودند، پیامبر اسلام (ص) را در اشعار خود مورد هجو و نکوهش قرار داده و به نقد رسالت رسول خدا (ص) در اشعارشان می‌پرداختند. شاعرانی همچون عبدالله بن الزبعری، ابوسفیان بن حارث، عمرو بن عاص، ضرار بن خطّاب، ابوسفیان بن حرب و… (أدباء العرب، ج1 ص 266)

 

در واکنش به رفتار کفرآمیز مشرکان قریش و هجو رسول خدا (ص) در شعر، سرایندگان هوادار رسول خدا (ص) نیز دست از پای ننشسته و آنان نیز به دفاع از آموزه‌های بلند و انسان‌ساز دینی- اسلامی و رسول گرامی اسلام (ص) پرداخته و پاسخ اشعار مشرکان قریش را با سروده‌های خود می‌دادند؛ شاعرانی همچون ابوطالب بن عبدالمطلب، حسان بن ثابت أنصاری، عبدالله بن رواحه، کعب بن مالک و کعب بن زهیر. سروده‌های شاعران مکتب‌گرای اسلام همچون حسان بن ثابت و… را می‌توان طلیعه ادبیات آیینی در جهان اسلام توصیف کرد؛ ادبیاتی که در طول سده‌های متمادی به شکل‌های گوناگون همچون مدح پیامبر (ص) و اهل بیت طاهرینش (ع)، دفاع از مبانی اسلامی در قالب ادبیات، دعوت به اسلام، ستایش فضیلت‌های اسلام و.. ادامه داشته و به عصر و زمان حاضر رسیده است و اکنون نیز شاعران آیینی بسیاری به حمایت از اسلام و باورهای دینی با زبان شعر و ادبیات می‌پردازند.

 

«حسان بن ثابت أنصاری» مشهور به شاعر النبی (ص)، از قبیله خزرج و شاعران مخضرم [شاعرانی که دوران جاهلی و اسلام را درک کرده‌اند] به شمار می‌رود که عصر جاهلی و دوران صدر اسلام را درک کرد. پدرش مُنذر بن حرام خَزرَجی، از بزرگان قوم خود (خزرج) محسوب می‌شد. وی در سروده‌هایش از رسالت پیامبر اکرم (ص) جانبداری کرده و بسیاری از صحنه‌های تاریخ صدر اسلام را به زیبایی و در چارچوب شعر به تصویر کشید و خوشبختانه بخش بسیاری از سروده‌هایش به زمان ما هم رسید. از او دیوان قطوری برجای مانده است. پس از ظهور اسلام و پذیرش دین مبین اسلام، حسان تاثیر شگرفی از آموزه‌های اسلامی- قرآنی دریافت کرد که در شعرش آشکار و هویدا شده است.

 

حسان در اشعار خود، متعرض برخی مشرکان (از جمله ابوسفیان بن حرب و همسرش هند دختر عتبه) شده و آنان را هجو گفته است. وی همچنین در ابیاتی که سروده، ادعای برخی شاعران قریش را از جمله عبدالله بن زبعری (از سرایندگان جبهه شرک) پاسخ می‌گوید. (صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر بنی امیه، ص 17- 16)

 

حسان که زبان گویای اسلام بوده و بسیاری از رویدادهای اسلامی را به شعر آورده، در ستایش خاتم پیامبران (ص) چنین سروده است:

أغَرُّ عَلَیه لِلنُبُوّهِ خَاتَمٌ * مِنَ اللهِ مَشهودٌ یَلُوحُ وَ یَشهَدُ        وَ ضَمَّ الإلهُ اسمَ النَّبیِّ الی اسمِهِ * 

إذا قَالَ فِی الخَمسِ المُؤذِّنُ أشهَدُ        وَ شَقَّ لَه مِن اسمِه لیُجِلَّه * فَذُو العَرشِ مَحمُودٌ وَ هذا مُحَمَّدُ (شرح دیوان حسان بن ثابت، ص 131)

 

ترجمه ابیات چنین است: «او [پیامبر اکرم (ص)] انسان نیکو و سفید رویی است که آخرین پیامبر [در میان پیامبران الهی است] و خداوند نیز آن را تایید کرده و بر آن [خاتمیت رسول گرامی اسلام «ص»] گواهی داده است.

 

خداوند نام پیامبر (ص) را کنار نام خود قرار داده است؛ آنگاه که مؤذن پنج بار [در اذان که پیش از اقامه نماز گفته می‌شود] به [رسالت پیامبر (ص) در کنار یگانگی و وحدانیت خداوند بلند مرتبه] شهادت می‌دهد. نام پیامبر (ص) نیز از روی تجلیل و بزرگی از نام خداوند [عزوجل] گرفته شده است؛ خداوند دارای عرش، محمود است و نام پیامبر (ص) محمد است.»

 

«عبدالله بن رواحه» نیز از شاعرانی است که در صدر اسلام با سروده‌های خود، آیین نوپای اسلام را مورد جانبداری قرار داد. او با سروده‌هایش به رویارویی با مشرکان قریش می‌پرداخت و از وی اشعاری در نقد مشرکان روایت شده و با زبان شعر، هجوگویی مشرکان نسبت به رسول گرامی اسلام (ص) را پاسخ می‌گفت. (الحیاه الأدبیه بعد ظهور الاسلام، ص 213)

 

«کعب بن مالک بن أبی کعب أنصاری» از قبیله خزرج و از اصحاب رسول بزرگوار اسلام (ص) بود که در همه نبردها (به جز غزوه بدر و تبوک) در کنار رسول خدا (ص) حضور داشت و با دشمنان اسلام به پیکار برخاست. (شرح دیوان کعب بن مالک، ص 71- 70)

 

کعب بن مالک، یکی از سه نفری بود که از مشارکت در غزوه تبوک سرپیچی کرد و پس از آنکه مردم مدینه از آن سه تن رویگردان شدند، خداوند توبه آنان را پذیرفت. (السیره النبویه، ج4 ص 189- 185)

 

کعب، در اشعارش می‌کوشید سروده‌های شاعران قریش همانند عبدالله بن زبعری و عمرو بن عاص را پاسخ گفته و به دفاع از آیین نوپای اسلام برخیزد. او همچنان جنگ آوران و دلاوران از مسلمانان را ستایش می‌کرد و در رثای برخی یاران رسول خدا (ص) همچون حمزه بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص)، اشعار زیبایی سروده است.

 

با رحلت پیامبر اسلام (ص)، ادبیات آیینی به شکل دیگری به حیات خود ادامه داد و سرایندگان اسلامی که از قرآن کریم و بلاغت کلام پروردگار جهانیان تاثیر شگرفی دریافت کرده بودند، مضامین اسلامی و قرآنی را در سروده‌های خود به کار برده و مفاهیم دینی را با بهره‌گیری از ادبیات، به جامعه منتقل می‌کردند و این روند در روزگار خلافت اموی و عباسی نیز دنباله‌دار بود.

 

ادبیات آیینی در جهان تشیع، گذشته‌ای بس طولانی دارد. این ادبیات درخشان (در بخش‌های گوناگون علویات، فاطمیات، حسینیات و…) بیشتر به حقانیت تشیع و دفاع از آموزه‌های شیعی اختصاص داشته و با شهادت سالار شهیدان امام حسین (ع) در روز دهم محرم سال 61 هجری، وارد مرحله‌ای نوین شد و بسیاری از سرآیندگان، این واقعه تلخ را رثا گفته و در اشعارشان بدان پرداختند؛ شاعرانی همچون فرزدق، ابوالأسود دؤلی، کمیت بن زید أسدی، سید حمیری، کُثیِّر عزّه و… در عصر عباسی نیز ادبیات آیینی و شیعی با ظهور سرآیندگان برجسته‌ای همانند دعبل خزاعی، دِیک الجِن، شریف رضی، شریف مرتضی، ابوفراس حمدانی، کُشاجم، مهیار دیلمی و… تداوم داشت.

 

شعر و به طور کلی ادبیات راهی به سوی دفاع از باورهای قلبی و اندیشه‌های دینی با بهره از زبانِ هنر و هنر زبان به شمار می‌رود؛ چرا که شعر به درون انسان نظر دارد و تاثیری فراوان بر جان و درون آدمی برجای می‌نهد. اشعار آیینی سروده‌هایی برپایه عقاید و باورهای عمیق دینی و مذهبی است که به گسترش آیین اسلام کمک کرده و دفاع از آموزه‌های اسلامی را با زییایی‌های ادبی و هنری در دستور کار دارد. (حکمت، عرفان و اخلاق در شعر نظامی گنجوی، ص 32)

 

ادبیات آیینی در جهان اسلام جلوه‌ای زیبا از دلدادگی مسلمانانی است که آموزه‌های دینی و اسلامی تا اعماق وجودشان رسوخ کرده و این آیین آسمانی را با دل و جان پذیرفته‌اند و برای دفاع از آن، همه استعدادهای خود را به کار گرفته و سروده‌های خود را در خدمت باورهای دینی و مذهبی، جانبداری از آموزه‌های اسلامی و ستایش فضایل اخلاقی و انسانی قرار داده و به مدح پیشوایان دین پرداخته و دشمنان رهبران دینی را به باد انتقاد و هجو قرار داده‌اند.»

 

__________________________________________________________________________

فهرست منابع

1- ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، بیروت، دار احیاء التراث العربی 2000

2- برقوقی، عبدالرحمن، شرح دیوان حسان بن ثابت، بیروت، دارالکتاب العربی 1981

3- بستانی، بطرس، أدباء العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، دار نظیر عبود 1989

4- جعفری، محمد تقی، حکمت، عرفان و اخلاق در شعر نظامی گنجوی، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری 1394

5- خفاجی، عبد المنعم، الحیاه الأدبیه بعد ظهور الاسلام، بیروت، دارالجبل 1990

6- عانی، سامی مکی، شرح دیوان کعب بن مالک أنصاری، بغداد، مکتبه النهضه 1966

7- گودینی، محمد جواد، زارعی، مجتبی، صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر بنی امیه، نشر معارف 1397

8- محدثی خراسانی، زهرا، شعر آیینی و تاثیر انقلاب اسلامی بر آن، مجتمع فرهنگی عاشورا 1388