کرب و بلا: فهم حقیقت نهضت حسینی، حوادث زمینه‌ساز این نهضت و چهره‌های حق و باطلی که در ایجاد این رخداد تاریخی تاثیرگذار بوده‌اند، منوط به بهره‌گیری از راهکارهای مختلفی است. از جمله مطالعه و تامل در سخنان حضرت سیدالشهدا (ع) حتی پیش از اقدام به برافراشتن علم مبارزه با انحرافات ایجاد شده در شریعت محمدی است.

آن چیزی که «آیت‌الله حاج شیخ محمدصادق نجمی» با نگارش کتاب «سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا» در پی تحقق آن بوده و معتقد است با فهم این سخنان می‌توان وجوه گوناگون نهضت حسینی را بازشناخت.

 

درباره‌ی کتاب

کتاب سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا در چهار بخش شامل «از مدینه تا مکه»، «از مکه تا کربلا»، «در کربلا» و «خطبه حسین بن علی (ع)» در صحرای منا» است. نویسنده علاوه بر متن عربی سخنان حضرت، توضیح لغات، ترجمه و شرح متن سخنرانی سیدالشهدا (ع) را نیز در اثر عاشورایی خود آورده است. می‌توان گفت بیان دقیق فرمایشات آن حضرت از مدینه تا کربلا و بررسی برخی از موارد مبهم تاریخی از جمله امتیارات این کتاب است.

چاپ‌های اول و دوم این کتاب توسط انتشارات «بوستان کتاب» و چاپ سوم با 332 صفحه توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده ‌است.

 

درباره نویسنده

آیت‌الله محمدصادق نجمی سال 1315 در روستای هریس از توابع شهرستان شبستر متولد شد.  وی فعالیت زیادی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی داشته و تألیفات متعدی نیز از وی به چاپ رسیده است.

آیت‌الله نجمی در سال 1360 به فرمان امام خمینی (ره) به سمت امام جمعه شهرستان خوی منصوب شد و به مدت بیست سال در این منصب ‌پاسخگوی نیازهای مردم و مشکلات اجتماعی آنان بود. تاسیس موسسه حمایت از بیماران کلیوی و همچنین موسسه توان‌بخشی زنان و دختران عقب‌مانده ذهنی از جمله فعالیت‌های وی در دوران مسئولیتش بود.

 

از این چهره علمی کشور که سال 1390 دار فانی را وداع گفت،  آثار متعددی نیز از جمله ترجمه کتاب‌های «البیان»، «عایشه در دوران علی» و «عبدالله بن سبا» به فارسی، نگارش کتاب «سیری در صحیحین»، «تاریح حرم ائمه بقیع»، «داستانی دروغین درباره‌ی پیامبر(ص)»، «هدیه غدیریه» و «حضرت حمزه در جنگ احد» به جا مانده است.

 

بازخوانی کتاب

بخش اول کتاب شامل سرفصل‌هایی از جمله سخن امام (ع) به استاندار مدینه، پاسخ امام حسین(ع) به مروان، سخن امام (ع) در کنار قبر رسول الله (ص)، پاسخ امام به ام سلمه و محمد حنیفه و نیز وصیتنامه امام حسین(ع) است.

نویسنده در بخش دوم کتاب، سخنان امام حسین (ع) در منزلگاه‌های مدینه تا کربلا را بررسی کرده و سپس مشروح سخنان امام حسین (ع) در کربلا را ذیل بخش سوم کتاب آورده است. گفتار حضرت در عصر عاشورا و شب عاشورا، وصیت‌نامه امام به خواهران و همسرانش در شب عاشورا از عناوین ارائه شده در این بخش است. ذکر خطبه امام حسین (ع) هنگام رسیدن به کربلا و اشاره به موضوع امر به معروف و نهی از منکر به عنوان انگیزه قیام مطالبی است که در صفحاتی از این بخش آمده است.

آیت‌الله نجمی همچنین در این بخش نامه‌های امام حسین (ع) از جمله نامه حضرت به عمر بن سعد، سپس گفتار ایشان در عصر تاسوعا و مهلت گرفتن از سپاه دشمن توسط حضرت عباس (ع) و خطبه حضرت در شب عاشورا خطاب به اصحاب را بیان کرده است. 

وی در صفحات دیگری از این فصل به خطبه‌های امام حسین (ع) در آخرین ساعات زندگی یاران و سخنان حضرت (ع) پس از مرگ اهل بیتش پرداخته که از خطبه  درباره مرگ حضرت علی اکبر (ع) شروع می‌شود. نویسنده سپس در پایان این بخش به آخرین مناجات‌های امام حسین (ع) نیز پرداخته‌ ‌است.

 

بخش پایانی کتاب سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا به بررسی خطابه حضرت در سرزمین منا اختصاص دارد. نویسنده در این فصل بعد از نقل متن عربی خطبه، نگاهی اجمالی به محتوا و چگونگی نقل این خطبه در منابع حدیثی پرداخته است. مولف انگیزه ایراد این خطبه از سوی امام را تضییع حقوق اهل‌بیت (ع) و ظلم و ستمی که به پیروان حضرت علی (ع) وارد شده می‌داند و آن را در چندین بخشنامه از زبان مورخانی همچون «سلیم بن قیس» ارائه نموده است. در پایان این بخش به انقلاب اسلامی ایران اشاره و از این انقلاب به عنوان پاسخی به خطبه امام حسین (ع) نام برده شده است.

 

برگی از کتاب

یکی از سپاهیان «حر» به نام «علی بن طعان محاربی» گوید من در اثر تشنگی و خستگی شدید پس از همه سربازان و پشت سر سپاهیانم توانستم به منطقه «شراف» و محل اردوی سپاه وارد گردد. در آن هنگام چون همه یاران حسین (ع) سرگرم سیراب نمودن لشکریان بودند، کسی به من توجه ننمود. در این موقع مرد خوش‌خو و خوش‌قیافه‌ای از کنار خیمه‌ها متوجه من گردیده بود و سپس معلوم شد که خود حسین بن علی (ع) است، در حالی که مشک آبی با خود حمل می‌کرد خود را به من رسانید و گفت شترت را بخوابان ... در اثر تشنگی شدید و دستپاچگی آب به سر و صورتم می‌ریخت و نمی‌توانستم به راحتی استفاده کنم. امام مشک را به دست گرفته بود با دست دیگرش دهانه آن را گرفت تا توانستم بدون زحمت و به راحتی سیراب گردم. (ص 100)