اختصاصی کرب و بلا، نوشتن برای کودک و نوجوان درباره عاشورا و قیام سیدالشهدا (ع) با حساسیت‌های زیادی روبروست که بخشی از این حساسیت‌ها متوجه این نکته است که صرفنظر از وجوه اخلاقی و تربیتی عاشورا، بسیاری از اتفاقات رخ داده در این واقعه تاریخی دربردارنده مسائلی است که نباید بی‌پروا و بی‌مقدمه برای کودک و نوجوان بازگو شوند و یا اینکه حداقل باید مناسب‌سازی شده و در قالبی قابل فهم برای این رده سنی بازگو شوند.

 

درباره اهمیت و نحوه پرداختن به ادبیات عاشورایی کودک و نوجوان با سیدعلی شجاعی؛ ‌داستان نویس آئینی و صاحب آثاری در حوزه کودک و نوجوان و همچنین قائم مقام انتشارات نیستان، گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

ـ تا چه اندازه رده‌بندی سنی را در حوزه ادبیات عاشورایی برای کودکان و نوجوانان لازم می‌دانید؟

به طور قطع چنین امری لازم و ضروری است آن هم به دو دلیل، یکی آنکه مباحث معرفتی و یا مضامین بلند معرفتی بی‌شماری در عاشورا وجود دارد که اغلب آنها نیازمند پیش‌زمینه هستند و بدون فهم آن پیش‌زمینه‌ها ما عملاً با یک واقعه بی‌جان طرف هستیم و حتماً نمی‌شود همه آن مطالب و یا بخش زیادی از آن را بدون بیان درست آن پیش‌زمینه‌ها، برای مخاطب کودک و نوجوان ارائه کرد.

 

نکته دوم هم اینکه بعضی از مفاهیم انتزاعی همچون مرگ و شهادت، قتال و جنگ برای گروه سنی در رده کودک و نوجوان مناسب نیستند و به طور قطع نیازمند یک ذهن بسیط و گشاده هستند که معمولاً هم به یک استنتاج ختم می‌شوند و لذا این موارد باید تحت آموزش‌هایی به بچه‌ها منتقل شده و مبتنی بر این دو دلیل باید گفت که ادبیات عاشورایی به طور قطع نیازمند رده‌بندی است.

بیان صریح مفاهیم انتزاعی همچون مرگ و شهادت برای کودکان مناسب نیست

 

ـ به نظر شما آیا تاکنون به رده‌بندی سنی در پرداختن به عاشورا و مفاهیم آن، در حوزه ادبیات داستانی توجه شده است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که اساساً ادبیات آئینی، ادبیات نوپایی است و هنوز به طور مشخص راه و روش روشنی برای این گونه ادبی تعریف نشده است و هر چه انجام شده به شکل آزمون و خطا بوده است. به همین دلیل برای این موضوع هم تاکنون تأمل خاصی صورت نگرفته است، هر چند که به شکل تجربی برخی از داستان‌ها در این حوزه کودکانه شده و بسیاری دیگر هم این اتفاق برایشان نیفتاده است. البته یقین دارم که هر چه در این عرصه پیش می‌رویم اتفاقات بهتری خواهد افتاد.

 

شاید هم تاکنون به این معنا توجه نشده است که مثلاً می‌توان مفاهیمی همچون شهادت را برای این گروه سنی یا حتی سنین پایین‌تر به گونه‌ای دیگر مطرح کرد. اینکه چرا تاکنون در این مسیر گامی برداشته نشده دلیل بر ایراد و اشکال راه پیموده شده نیست بلکه هر مکتب ادبی باید در مسیر تکامل خود که دچار تغییر و تحولاتی می‌شود به این میزان از بالندگی برسد که البته ممکن است در آن مراحل، خود ناقض راهی باشد که تاکنون بر آن طی طریق کرده است.

پرداختن به وجوهی همچون مهربانی و عطوفت امام حسین (ع) را جایگزین روایت عاشورا برای کودکان کنیم

ـ برخی معتقدند انتقال همه اتفاقات و رخدادهای عاشورا به کودکان با وجود خشونت و مسائلی از این دست، کاری غیر‌اخلاقی است و ممکن است تأثیرات بدی در کودک داشته باشد، نظر شما چیست؟

بله، این امکان قویاً وجود دارد و لذا ما می‌توانیم از وجوه دیگری به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین (ع) ویژه کودک و نوجوان بپردازیم. وجوهی مثل مهربانی و عطوفت که براین اساس دیگر لازم نیست وارد صحنه‌های جنگی و وقایع خونبار کربلا شویم. البته همانطور که گفتم در این مسیر و پرداختن به اصل واقعه برای کودک و نوجوان هم امکاناتی وجود دارد که باید با اشراف و معرفت و شناخت کامل این سیر طی شود که نیاز به وقت و موقعیتی بسیار زیاد و سنجیده دارد.

ابتدا به ساکن در پرداختن به مصیبت کربلا برای کودک و نوجوان ما با دو وجه مصیبت زمینی و مصیبت آسمانی روبرو هستیم که وجه زمینی آن که بیان می‌کند امام حسین (ع) را مسلمانان کشتند برای کودک غیرقابل فهم است و تنها دردسر و دل آزردگی به همراه دارد و وجه آسمانی نیز نیاز به معرفت و شناخت ماورایی و انتزاعی دارد که آن هم از دایره معرفتی کودکان خارج است.

تصویرگری تألیفی در خدمت تصویرگری ادبیات عاشورایی کودکان است

ـ با این اوصاف احتمالا در تصویرگری عاشورا هم نکاتی وجود دارد. در تصویرگری عاشورایی برای گروه سنی کودک و نوجوان چه مواردی را باید رعایت کرد؟

تصویرگری کتاب امروزه به مرحله تصویرگری مدرن رسیده است که عموماً کارهای برجسته‌ای نیز در آن صورت می‌گیرد. ویژگی بارز این نوع تصویرگری تألیفی بودن آن است، یعنی چیزی که تصویرگر خلق می‌کند در خدمت متن نوشتاری و مکمل آن است و  لذا ارتباط تنگاتنگی با متن و روایتی دارد که نویسنده برگزیده و ترسیمی که از شخصیت‌های آن داشته است. براین اساس آنچه که در متن آمده در تصویرگری کتاب نیز نمود پیدا می‌کند و ادبیات عاشورایی کودک و نوجوان نیز از این امر مستثنی نیست به این معنی که تصویرگر به آنچه که در متن نوشتاری کتاب نیامده، نمی‌پردازد لذا تصاویر مناسب با متن و دایره معرفتی مخاطب تصویر خواهند شد با این حال باید گفت تصویرگری نیز نیازمند گروه‌بندی سنی است.

مدیران فرهنگی و والدین در مواجهه کودکان با آثاری مثل «مختارنامه» مسئو‌ل‌اند

ـ در جریان تولید و پخش برخی آثار نمایشی و تصویری همچون سریال «مختارنامه» شاهد بودیم که این آثار بدون رعایت محدوده سنی پخش می‌شد و همه اعضای خانواده با آن مواجه می‌شدند، آیا مواجهه کودکان و نوجوانان با چنین آثاری مناسب است؟

این امر تنها در مورد سریال «مختارنامه» صدق نمی‌کند بلکه به دلیل ضعف بسیار شدید فضای فرهنگی ما که انفعالی است و آفت‌های زیادی را نیز به دنبال دارد، متولیان فرهنگی نیز توجهی به هیچ‌یک از این مختصات ندارند. در درجه نخست مدیران فرهنگی که بی‌توجه به ذائقه، سلیقه و خواست مخاطب، این آثار را پخش و به آن وجهه عمومی می‌دهند، مسئول‌اند و از طرف دیگر خانواده‌ها و پدر و مادرها که بی‌مبالاتی می‌کنند و اجازه مواجهه کودکان خود را با این آثار می‌دهند که کوچکترین سنخیتی با آنها و فضای نگرشی‌شان ندارد.

 

ـ وجه غالب عاشورا حماسی است، چقدر این وجه برای کودکان و نوجوانان پررنگ و برجسته شده است؟

آن بخشی از واقعه که انتزاعی نیست، قابل انتقال به کودکان است. به این مسئله می‌توان مورد دیگری را نیز اضافه کرد و آن مفاهیمی است که فارغ از پیش‌نیازهای اعتقادی بوده و رنگ مصیبت در آنها نیز کم است. علاوه بر اینها موارد و مسائلی که به عظمت و شکوه شخصیت و اخلاقیات بزرگان دین ما در این واقعه می‌پردازد و جنبه آموزشی نیز دارد قابل پرداختن برای کودک و نوجوان است که البته این مهم نیز باید با استفاده از ابزاری جذاب برای کودک و نوجوان و بدون پرداختی مستقیم و البته منعطف باشد.