کرب و بلا؛ پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش، جمعی از سپاه عمر سعد به طمع جمع‌آوری غنائم جنگی به خیام اهل بیت (ع) حمله‌ور شدند و گروهی نیز حتی به بدن‌های مطهر شهدا رحم نکرده و در کمال وقاحت برای به تاراج بردن وسایل شخصی ایشان به اجساد مطهر جسارت کردند.

 

یکی از شقی‌ترین این افراد، شخصی است به نام بحر (ابحر) بن کعب تَیمی از قبیله بنی‌تَیم که از جمله جنایت‌های بارزی که در واقعه عاشورا مرتکب شد، قطع دست عبدالله بن حسن (ع)؛ برادرزاده امام حسین (ع) است.(1)

 

درست در اوقات پایانی جنگ است و برای امام حسین (ع) دیگر یار و یاوری باقی نمانده که در این حین لشکر عمرسعد ایشان را به محاصره خویش درمی‌آورند. در یکی از هجوم‌های تنی چند از لشکریان کوفه، عبدالله بن حسن مجتبی (ع) که کودک است برای دوری عمویش از گزند دشمن از خیمه بیرون آمده و بدن خود را حایل می‌کند.

 

ابحر بن کعب در این هنگام که قصد زدن ضربت شمشیر به بدن مبارک امام حسین (ع) را دارد، با شمشیر دستش عبدالله را از بدن جدا می‌کند و این آقازاده در آغوش عمو جان می‌سپارد.

 

ابحر همچنین از جمله افرادی است که پس از واقعه به طمع جمع‌آوری غنائم به سمت خیام اهل بیت (ع) هجوم می‌برد و چون چیزی نصیبش  لذا مایل به میدان جنگ شده تا با پرسه زدن در میان پیکر مطهر شهدای دشت کربلا، شاید غنیمتی به چنگ آورد.

 

او در اوج ناامیدی و برای اینکه دست خالی از این میدان به در نشود، متوجه لباس امام حسین (ع) می شود؛ لباسی که امام آن را پیش از عزیمت به میدان جنگ برای اینکه کسی رغبتی به آن نداشته باشد و از تن مبارکش خارج نسازد با تیزی شمشیر پاره پاره کرده است.(2)

 

با این حال ابحر این جسارت را کرده و اقدام به خارج ساختن لباس از بدن سیدالشهدا(ع) می‌کند که بنا به اقوال معروف تاریخی، سزای دنیوی این شقاوت خود را نیز دیده و دو دست او مبتلا به مرضی می‌شود که در زمستان آب خونابه از آن خارج شده و در تابستان بسان چوب خشکی درآمده و ابحر به جهت درد امان از کف می‌دهد و پاهای او نیز تا پایان عمرش فلج می‌ماند.(3)

 

پی نوشت

1ـ تاریخ طبری، ج 5، ص450-451 و مقاتل‌الطالبیین، ص116

2ـ الفتوح، ج5، ص119

3ـ اللهوف، ص130 و بحارالانوار، ج 45، ص57